logo logo

موضوع وبلاگ، اخبار و مجله نسل بعدی برای شما برای شروع به اشتراک گذاری داستان های خود از امروز!

اخبار مهم

یاد ایام ؛ قسمت نوزدهم | مروری بر هفت فیلم به یادماندنی کارنامه همایون (محمدعلی تبریزیان) به بهانه درگذشت این هنرمند محبوب |  بدرود مرد بامزه‌

خانه » یاد ایام ؛ قسمت نوزدهم | مروری بر هفت فیلم به یادماندنی کارنامه همایون (محمدعلی تبریزیان) به بهانه درگذشت این هنرمند محبوب |  بدرود مرد بامزه

 سما بابایی | همایون (محدعلی تبریزیان) از آن دسته بازیگرانی بود که در هیاهوی ستاره‌سازی‌های مرسوم دهه‌های ۴۰ و ۵۰، در صفِ نخستِ ستاره‌هایی چون فردین، بهروز وثوقی، ناصر ملک‌مطیعی و خیلی‌های دیگر قرار نگرفت؛ اما در عمر حرفه‌ای نسبتاً کوتاه خود، حدود صد فیلم بازی کرد و برخی از آنان چنان اهمیتی در تاریخِ سینمای ایران دارند که  هنوز هم نمی‌توان در تحلیل تحولات سینمای اجتماعیِ پیش از انقلاب،  از کنار آن‌ها گذشت. نقش‌هایی که اغلب در بستر فضاهای شهری و در دل بحران هویت مردان سنتی شکل می‌گرفتند و البته همایون آنان را با طنازی ذاتی خود ایفا می‌کرد.

به‌گزارش فیلم‌نیوز، همایون سال‌ها دور از عرصه‌ی رسمی هنر زیست. در حالی که برخی دیگر از بازیگران ممنوع‌الکار یا به خارج از کشور رفتند یا به نحوی به کار بازگشتند، او در سکوتی تلخ باقی ماند. 27 تیرماه این هنرمند محبوب از دنیا رفت. یادآوری کارنامه‌اش، صرفاً یادآوری چند نقش سینمایی است و البته مرور فشرده‌ی یک دوران از تاریخ فرهنگی ما.

سلطان قلب‌ها | رضا | محمدعلی فردین | 1347

در تاریخ سینمای ایران، فیلم «سلطان قلب‌ها» به کارگردانی و با بازی محمدعلی فردین، نقطه‌عطفی در تثبیت ساختار ملودرام-موزیکال در فیلم‌فارسی محسوب می‌شود. اثری که داستانی عاشقانه را با تم فداکاری، دلتنگی و بازگشت، به تصویر می‌‌کشید. در دل این روایت اشک‌بار، شخصیتی جانبی اما بسیار موثر حضور دارد؛ مردی چاق، خوش‌قلب و طناز به نام رضا (با بازی همایون) که بدون او، توازن احساسی‌ فیلم به هم می‌خورد.  همایون در این فیلم نقش دوست و همراه همیشگی قهرمان (فردین) را بازی می‌کند. شخصیتی که در ظاهر، ساده‌دل و بانمک است، اما زیر این ظاهر، قلبی بزرگ و عاطفه‌ای لطیف دارد. حضور او در صحنه‌های مختلف، گویی همان نیرویی‌ است که اجازه نمی‌دهد فضای فیلم کاملاً در تراژدی و اندوه غرق شود. در لحظاتی که قهرمان درگیر رنج، جدایی و دلتنگی‌ است، این همایون است که با شوخی‌هایش و با آن طنز بی‌غل‌وغش، سنگینی فضا را متعادل می‌کند. همایون می‌داند ستاره‌ی فیلم فردین است، اما با مهارتی دقیق و بدون اغراق، خود به مرکزی عاطفی بدل می‌شود و آن‌گونه که بعدها در سینمای بدنه جا افتاد، نقش «یار وفادار» را ایفا می‌کند؛ نقشی که در شکل کلاسیک‌اش، تنها با بازیگرانی چون همایون معنا پیدا می‌کرد. شهرت چندبرابری همایون پس از اکران این فیلم، به خاطر آن بود که او در دل یک ملودرام موسیقایی، موفق شد تصویر تازه‌ای از مرد حاشیه‌نشین فیلم‌فارسی بسازد: مردی که تپلی و طناز است و شوخی می‌کند و در عین حال صادق است. مردی که شاید نقش اول نباشد، اما بی‌او قهرمان نیز تنها می‌ماند.

بابا‌شمل | آمیرزا بالاخان | علی حاتمی | 1350

محمد‌علی تبریزیان معروف به «همایون» بازیگر طناز سینمای قبل از انقلاب درگذشت.همایون در فیلم «بابا شمل» با علی حاتمی همکاری کرد.

فیلم «بابا شمل» ساخته‌ی علی حاتمی که در مهرماه ۱۳۵۰ بر پرده‌ی سینماهای تهران رفت، سومین تجربه‌ی بلند سینمایی این فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان جوان بود که پیش‌تر با «حسن کچل» و «طوقی» نامش را به‌عنوان شاعر سینمای ایران تثبیت کرده بود. این‌بار حاتمی سراغ موزیکالی جاهلی رفت؛ داستان مردی با مرام که عاشق زنی می‌شود، اما در دل رفاقتی قدیمی به دو راهی عاطفی و اخلاقی کشیده می‌شود. در مرکز فیلم، چهره‌ی پرجاذبه‌ی محمدعلی فردین در نقش بابا شمل قرار دارد، قهرمانی از جنس لوطی‌های محلات، که عاشق شوکت‌الملوک می‌شود، اما برای حفظ رفاقت، از دل عشق بیرون می‌زند. اما در حاشیه‌ی این تقابل عاشقانه و مردانه، بازیگرانی قرار داشتند که بار شخصیت‌پردازی کوچه و خیابان را بر دوش می‌کشیدند؛ یکی از شاخص‌ترین آن‌ها، همایون (محمدعلی تبریزیان) بود. همایون در «بابا شمل»، برخلاف نقش‌های اولی که در همان سال‌ها در فیلم‌هایی چون «سلطان قلب‌ها» یا «تپلی» ایفا کرده بود، در جایگاه نقشی مکمل ظاهر می‌شود: یکی از مردان محله، که نماینده‌ی لایه‌ی مردمی‌تر و گاه طنزآمیز داستان است. کاراکتری که با فیزیک آشنا و شیرین‌طبعش، نقش مهمی در خلق فضای کوچه‌ای اثر بازی می‌کند. او از جمله مردانی است که در این فیلم با لحن جاهلی، طنز تهرونی، و نقش‌های کم‌عمق اما پرحضور، میزانسن‌های علی حاتمی را زنده و محله‌محور می‌کردند. علی حاتمی، که شیفته‌ی نثر کوچه و خیابان، لهجه‌ها، متل‌ها و اصطلاحات جاهلی بود، از بازیگرانی مانند همایون بهره می‌برد تا این جهان را ملموس، اصیل و غیرصحنه‌ای کند. حضور فیزیکی و لحن گفتار همایون، بخش مهمی از بازنمایی زیست‌جهان جاهلی و کوچه‌بازاری دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی بود. او دقیقاً همان جنسی از مردم‌بودگی را داشت که حاتمی برای تأکید بر رئالیسم شاعرانه‌اش به آن نیاز داشت.

تپلی | تپلی | رضا میرلوحی | 1351

محمد‌علی تبریزیان معروف به «همایون» بازیگر طناز سینمای قبل از انقلاب درگذشت.فیلم «تپلی» در افزایش محبوبیت همایون نقشی اساسی داست.

اگر یک فیلم را بتوان نقطه‌ی عطف در کارنامه‌ی بازیگری همایون نامید، بی‌هیچ تردیدی آن فیلم «تپلی» (۱۳۵۱) است؛ اثری تلخ، خشن، شاعرانه و تراژیک که همایون را از محدوده‌ی آشنای کمدی‌های سبک، تیپ‌های شیرین‌عقل، یا مردان تپلی بانمک بیرون آورد و به مرکز یک بحران انسانی پرتاب کرد. در واقع می‌توان گفت نقش همایون در «تپلی» تنها یک بازی دشوار نبود؛ نوعی قمار حرفه‌ای بود. بازیگری که تا آن زمان به‌عنوان چهره‌ای مهربان و بامزه در ذهن مردم تثبیت شده بود، حالا خود را در معرض نقش یک قاتل معصوم قرار داد. «تپلی» روایت تلخ و رئالیستی‌ای از سرنوشت مردی‌ است که به‌دلیل اختلال رشدی، همچون کودکی بزرگ‌جثه در دنیای آدم‌بزرگ‌ها زندگی می‌کند. در این اقتباس غیرمستقیم از شاهکار جان اشتاین‌بک، همایون نقش معادل لنی را ایفا می‌کند. موجودی معصوم که نمی‌فهمد قدرت دستانش می‌تواند کشنده باشد و نمی‌داند خواستن لزوماً به‌معنای تصاحب نیست. بازی همایون در این فیلم، نقطه‌ی مقابل تیپ‌های قبلی‌اش است. دیگر از مرد خنگ و خوش‌قلبی که صرفاً مایه‌ی لبخند بود خبری نیست؛ بلکه «تپلی» یک تراژدی متحرک است، انسانی که هیچ پناهی ندارد جز دوستی شکننده با شخصیتی که مرتضی عقیلی بازی‌اش می‌کند. نگاه همایون در سراسر فیلم، سرگردان و کودکانه است و کم‌کم در هاله‌ای از ترس فرو می‌رود. همایون صحنه‌ای را که تپلی ناخودآگاه باعث مرگ زن جوانی می‌شود (زری خوشکام)، آن‌چنان تأثیرگذار اجرا کرد که به‌یادماندنی‌ترین لحظه‌ی فیلم می‌شود و یادِ آن نگاهِ مات تا همیشه باقی ماند.

آقای جاهل | محسن | رضا میرلوحی | 1352

محمد‌علی تبریزیان معروف به «همایون» بازیگر طناز سینمای قبل از انقلاب درگذشت.«آقای جاهل» یکی از فیلم‌هایی است که همایون در آن نقشی جدی برعهده داشت.

همایون در فیلم «آقای جاهل« نقش اول را بازی می‌کند و نمونه‌ای جذاب از فیلم‌های دهه‌ی پنجاه است که از تم معروف «تضاد طبقات اجتماعی» و «تقلید از فرهنگ جاهلی» برای خلق موقعیت‌های بهره می‌برد. این فیلم، ساخته‌ی رضا میرلوحی است و با نگاهی طنزآلود به ساختار طبقاتی و بحران هویت مردان شهری در آغاز دهه پنجاه اشاره دارد. «آقای جاهل» داستان مردی مدرن و ثروتمند را روایت می‌کند که برای رسیدن به زنی از طبقه‌ای متفاوت، ناچار به تغییر ظاهر و رفتار و تقلید از «جاهلان» می‌شود. در مرکز این داستان، همایون در یکی از متفاوت‌ترین نقش‌آفرینی‌های خود ظاهر می‌شود:‌ صاحب کارخانه‌ای موفق که در پس ظاهر اتوکشیده و شخصیت تحصیل‌کرده‌اش، مردی درمانده در روابط عاطفی است. همایون در این فیلم، بازی دوگانه‌ای را پیش می‌برد. از یک‌سو مردی جدی، متین و کمی بورژوا و از سوی دیگر، نسخه‌ای تقلیدی، خام‌دستانه و اغراق‌شده از جاهل‌هایی است که در کافه‌ها می‌پلکند و برای «ناموس» و «رفیق‌بازی» چاقو می‌کشند. این تضاد، مهم‌ترین نقطه قوت فیلم و محور اصلی طنز آن است، و همایون موفق می‌شود این دوگانگی را نمایش دهد. در صحنه‌هایی که محسن با راهنمایی راننده‌اش، عزت (مرتضی عقیلی)، سعی می‌کند رفتار جاهلانه را یاد بگیرد (از نوع راه رفتن، تا ادا درآوردن، حرف زدن و ژست چاقوکشی) همایون یک درس ناب بازیگری فیزیکی ارائه می‌دهد. همایون در این نقش، همچنین موفق می‌شود مفهوم جاهلیت را از یک فرهنگ کوچه‌بازاری، به یک نقاب اجتماعی تبدیل کند. محسن برای بقا و رسیدن به معشوقه‌اش، باید لباس جاهل‌ها را بپوشد، تکیه‌کلام‌هایشان را بگوید و در نهایت، نشان دهد که او هم می‌تواند در «قلمروی خروس‌ها» بازی کند. چیزی که این فیلم را از آثار مشابه متمایز می‌کند، اجرای چندلایه‌ی همایون در نقشی ا‌ست که هم ریشه در واقعیت دارد و هم کمیک است.

شاهرگ | عباس آقا | علیرضا داودنژاد | 1354

محمد‌علی تبریزیان معروف به «همایون» بازیگر طناز سینمای قبل از انقلاب درگذشت.همایون در نقش «\باس آقا» در فیلم «شاهرگ» حضور بسیار متفاوتی دارد.

فیلم «شاهرگ» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد، نخستین فیلم بلند او است که با فیلمنامه‌ای مشترک از او و رضا عطایی ساخته شده است. این فیلم در دوره‌ای از سینمای جاهلی متأخر شکل گرفت، اما در مقایسه با نمونه‌های پیشین این گونه آثار، دارای نگاهی تراژیک‌تر، اخلاق‌مدارتر و انسانی‌تر است که وجه تمایز مهمی محسوب می‌شود. در بستر روایت «شاهرگ»، دو نسل متضاد به تصویر کشیده می‌شوند: نسلی که هنوز در قالب قدرت و سنت‌های گذشته گرفتار است و نسلی که به دنبال بازتعریف قواعد و ارزش‌های نوین است. شخصیت عباس‌آقا، که نقش آن را همایون بازی می‌کند، نماینده‌ی نسلی است که میراث‌دار سنت‌های قدیمی و جاهلی است، اما در حال کنار گذاشته شدن توسط جریان زمانه است. در مقابل، زینال جوان، با ساده‌دلی و تلاش برای تغییر موقعیت خود، نماینده نسلی است که می‌کوشد قواعد جدیدی بسازد و از محدودیت‌های سنتی رهایی یابد. نکته بارز در بازی همایون، درک عمیق او از لحن تراژیک و انسانی فیلم است. او عباس‌آقا را به عنوان مردی خسته، تنها و اندکی غمگین به تصویر می‌کشد. این رویکرد خلافِ اکثر نقش‌هایی است که همایون تا آن‌زمان بازی کرده بود. پایان فیلم، تصویری غمناک و تراژیک از سقوط دو نسل ارائه می‌دهد؛ نسلی که راه را نمی‌داند و نسلی که دیگر توان انتقال ارزش‌ها و هنجارهای خود را ندارد.

خانه خراب| ……| نصرت‌الله کریمی | 1354

فیلم «خانه خراب» داستان مرد کارمندی است که به خواست همسر و فرزندانش خانه پدری‌اش را می‌فروشد تا زمین جدیدی بخرد و روی آن ساختمان جدیدی بسازد. اما در مسیر ساخت، مشکلات مالی جدی پیش می‌آید که فشار روانی زیادی روی او می‌گذارد. همایون در این فیلم در چند سکانس محدود حضور دارد، اما متفاوت از تیپِ همیشگی خود، بخشی از بحران درونی شخصیتِ اصلی را به تصویر می‌کشد. بازی همایون خیلی از کلیشه‌های رایج در این نوع نقش‌ها فاصله دارد. او مردی معمولی را نمایش می‌دهد که در شرایط دشوار تصمیماتی می‌گیرد که ممکن است هم خوب باشد و هم اشتباه. این واقع‌گرایی باعث می‌شود فیلم بیش‌تر حس زندگی واقعی را منتقل کند.

پاک‌باخته | ناصر| رضا میرلوحی | 1355

محمد‌علی تبریزیان معروف به «همایون» بازیگر طناز سینمای قبل از انقلاب درگذشت.«شاکباخته» یکی از فیلم‌های پرفروش کارنامه همایون است.

در میان فیلم‌های شهری و تلخ اواسط دهه ۵۰، «پاک‌باخته» به نویسندگی و کارگردانی رضا میرلوحی، داستان دو خلافکار خُرده‌پا را روایت می‌کند که پس از آزادی از زندان، ناگزیر در حاشیه‌ی جامعه سرگردان‌ هستند و تلاش می‌کنند عشق را در دل بی‌پناهی و دزدی جست‌وجو کنند، اما هرچه بیشتر پیش می‌روند، بیشتر به گذشته‌شان گره می‌خورند. در این میان، همایون (محمدعلی تبریزیان) نقش ناصر را ایفا می‌کند، یکی از دو شخصیت اصلی، در کنار غلام. همایون، در نقش ناصر از مرز تیپ فراتر رفته و شخصیتی خاکستری را خلق می‌کند. مردی که نه شر مطلق است و نه مظلوم سنتی؛ بلکه محصول تلخ ساختارهای اجتماعی معیوب. او یک خلافکار ساده که بیش از آن‌که شرور باشد، آسیب‌دیده است؛ اما هنوز در دلِ خود عشق را زنده نگاه داشته. روابط بین غلام و ناصر در فیلم، محور اصلی روایت را می‌سازند. و همایون با دقت، نقش رفیقِ تلخ‌کام را ایفا می‌کند. او هم‌زمان نگران غلام است، و نگران خودش. هم از سرنوشت دوستش واهمه دارد، هم از این‌که هیچ‌کس به‌جای او باقی نماند. وقتی ناصر با مریم (هاله نظری) آشنا می‌شود و رفته‌رفته دل از خلافکاری می‌برد، غلام با نوعی حسادت، ترس و دل‌خوری فروخورده مواجه می‌شود. فیلم «پاک‌باخته» نه عاشقانه‌ی موفقی است و نه یک درام جنایی پرکشش؛ اما از نظر دراماتیک، حامل حس‌وحال آخرین روزهای سینمای پیش از انقلاب است و ‌فضایی از سرخوردگی و عشق‌های ناتمام را بیان می‌کند.

منبع

دانلود آهنگ
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

اشتراک گذاری