بسیاری از آدمهای خوش شانس، وارد کاری میشوند که از صمیم قلب آن را دوست دارند و تلاش برای آن را محترم میشناسند. اینجور آدمها دیگر به آن فعالیت به چشم یک کار و شغل نگاه نمیکنند، بلکه به چشم یک رسالت نگاه میکنند. برای این آدمها، هر روزی که برای آن فعالیت سپری میکنند، مایه شادی و خوشحالی است.
تنها در این صورت است که حتی پایان زندگی هم میتواند زیبا باشد. جان باختن در راه مسیری که دوستش دارید، اوج معنا است. اینگونه، آن پایان تلخ، تبدیل به یک خداحافظی شیرین میشود.
در تاریخ سینما و سرگرمی، موارد معدودی وجود داشته که هنرمندان هنگام انجام کاری که عاشقش بودند، جان خود را به هر دلیلی از دست دادند. مثلا در پشت صحنه فیلم یا تلویزیون، در انتظار تنظیم تجهیزات برای ضبط پلان بعدی، ناگهان قلب بازیگر از تپش میافتد. در ادامه ما لیستی از بازیگران آوردیم که تا آخرین نفس خود، در راه رسالت خود کار کردند. این لیست شامل بازیگرانی است که هنگام کار روی یک فیلم یا برنامه تلویزیونی درگذشتند. با ویجیاتو همراه باشید.
Redd Foxx

در سال 1970، رد فاکس در یک سیتکام کلاسیک به نام Sanford and Son به اجرای یک نمایش به یاد ماندنی مشغول بود. او در این نمایش با تظاهر به حمله قلبی، گفت و گو را به پایان میداد. فاکس در نقش شخصیت خود فریاد میزد:«این آخریشه، الیزابت!» او همسر از دنیا رفتهاش را صدا میزد که قصد داشت به بپیوندد. اما همه اینها یک بازی بود.
متاسفانه این نمایش بعدا در سال 1991 در یک سیتکام به نام The Royal Family به واقعیت بدل شد. فاکس در این نمایش، نقش یک مامور پست را بازی میکرد که به زودی بازنشسته خواهد میشد و دلا ریس، در نقش همسرش حضور داشت. زندگی آرام آنها زمانی زیر و رو میشود که دخترشان و فرژندانش به خانه آنها اسبابکشی میکنند.
بنا بر گفته ریچل مکآلیستر از تیم تولید، یک روز در حین تمرین، فاکس و همکارامش مشغول شوخی و بازیگوشی بودند و رد همه را میخنداند. ناگهان در همین حال به زمین افتاد. در ابتدا همه فکر میکردند که او قصد شوخی دارد؛ اما پای هیچ شوخی و اجرایی در میان نبود.
بخوانید: بدترین فیلم ها از بهترین کارگردانان!
فاکس اصلا تکان نخورد. او چهار ساعت بعد بر اثر سکته قلبی در مرکز پزشکی کوئین آو آنجلز هالیوود در سن 58 سالگی درگذشت.
Jon-Erik Hexum

این حرکت معروف را قطعا دیدهاید که بعضی از افراد از شدت خستگی و کلافگی، دو انگشت خود را به شکل اسلحه در میآورند و به سر خود شکلیک میکنند. گاهی هم اگر کسی اسلحهای دور و برش باشد، با یک اسلحه واقعی ولی به شکل نمایشی اینکار را انجام میدهد.
متاسفانه جون اریک هکسوم، بازیگر 26 ساله، هنگام انجام این حرکت با سلاح تبلیغاتی پروپ در صحنه برنامه تلویزیونی اینکار را انجام داد و جان خود را از دست داد.
او در یک سریال اکشن شبکه سیبیاس به نام Cover Up نقش یک مامور ویژه نظامی مرد را بازی میکرد. یکی از روزهای فیلمبرداری در اکتبر 1984 به دلیل تاخیرهای مکرر در فیلمبرداری، بسیار پر استرس شده بود. هنگامی که به هکسوم اطلاع داده شد که تاخیرها ادامه خواهد یافت، او یک اسلحه تبلیغاتی را برداشت و به نشانه کلافگی ماشه را کشید.
با وجود اینکه این اسلحههای تبلیغاتی گلولههای واقعی شکلیک نمیکنند، اما نیروزی زیاد آزاد میکنند. اشتباه هکسوم باعث شد که تکهای استخوان جمجمهاش به مغزش فرو رود و خون ریزی شدید ایجاد شود. این بازیگر به سرعت به مرکز پزشکی بورلی هیلز منتقل شد، جایی که پنج ساعت جراحی مغز بر روی او انجام شد اما در نهایت موفقیتآمیز نبود. هِکسوم پس از رفتن به کما و اعلام مرگ مغزی، شش روز بعد درگذشت.
John Ritter

جان ریتر، کارنامه موفقی در سینما با نقشآفرینی در فیلمهای Sling Blade و Bad Santa داشت؛ او توانست با بازیگری درجه یک خود، جایگاه خوبی در میان محبوبترین و موفقترین بازیگران بیاورد.
او به شدت بازیگر دوست داشتنی بود و استعدادش در کمدی فیزیکی، باعث دیده شدن سریال Threes Company شد. این سریال با وجود این بازیگر، از یک کمدی سخیف به یک سیتکام کلاسیک تبدیل شد.
بازگشت بزرگ او به تلویزیون در سال 2002 در نقش ستاره سریال 8 Simple Rules for Dating My Teenage Daughter یکی از بزرگترین داستانهای سرگرمی آن سال بود.
ریتر در این سریال نقش پدری را داشت که در حومه شهر بزرگ شده بود. شبکه ABC سریال را برای فصل دوم نیز تمدید کرد و فیلمبرداری آن در سپتامبر 2003 درجریان بود که ریتر ناگهان در صحنه فیلبرداری احساس بیماری کرد.
در حالی که از درد قفسه سینه به خودش پیچیده بود، احساس گیجی و تهوع داشت. ریتر در مرکز پزشکی سنت جوزف پراویدنس در بربنک بستری شد و پزشکان او را تحت درمان قرار دادند، زیرا در ابتدا گمان میکردند که دچار حمله قلبی شده است. اما پس از آنکه درمانهای استاندارد وضعیت ریتر را بهبود نبخشید، آزمایشها و معاینات بیشتر، نوعی بیماری دیگر را تشخیص دادند. او دچار کنده شدن دیواره آئورت شده بود. این یک وضعیت کشنده بود؛ چراکه باعث میشد جریان خون به شریانهای کرونر قطع شود. دقیقا همین اتفاق برای ریتر افتاد، در حالی که او تنها 54 سال داشت.
Steve Irwin

استیو اروین، یک مجری پر شور بود که به شکارچی کروکودیل مشهور بود؛ این مجری با لهجه استرالیایی خود، ترکیبی از جانی ناکسویل و جک هانا بود. او جسورانه وارد محیطهای خطرناک طبیعت میشد. مکانهایی که هر انسانی جرات ورود به آن را نداشت. او اینکار را برای بالا بردن اطلاعات بینندگان در مورد موجودات خطرناک و عجیب انجام میداد.
در سپتامبر 2006 اروین و گروهش درحال فیلمبرداری یک مستند درباره سد بزرگ مرجانی در استرالیا بودند. اروین و فیلمبردار جاستین لایونز در یک قایق بادی کوچک در آبهای کمعمق بودند که با یک سفرهماهی عظیم به عرض هشت فوت (حدود ۲.۴ متر) مواجه شدند. اروین قایق را نزدیک کرد و میخواست صحنهای را ضبط کند که سفرهماهی در حال شنا کردن دور میشود، اما به جای آن، سفرهماهی به اروین حمله کرد. احتمالا این حیوان سایه مرد را با یکی از شکارچیان طبیعی خود، مانند کوسهببر، اشتباه گرفته بود.
سیستم حمله سفرهماهیها کمی متفاوت است. آنها یکبار حمله نمیکنند، بلکه صدها ضربه در چند ثانیه به هدف خود وارد میکنند. این سفره ماهی دوز کشندهای از سم را به بدن استیو تزریغ کرد و یک زخم دو اینچی بر روی قلب اروین ایجاد نمود. شکارچی کروکودیل در آن زمان تنها 44 سال سن داشت.
Tommy Cooper

تامی کوپر، یک کمدین بریتانیایی بود که جوکهای کلیشهای را با مهارت شعبدهبازی ترکیب میکرد. او دههها در سراسر بریتانیا محبوب بود. در آوریل 1984، کوپر در برنامه Live from Her Majesty که یک برنامه استعدادیابی بود، ظاهر شد. اجرای او یک نمایش بندبازی با شنل جادویی بود. که در آن یک لباس بزرگ میپوشید و از زیر آن اشیای بزرگ و بزرگتر را که از پشت پرده به او داده میشدند، بیرون میآورد. جیمی تارباک، مجری برنامه، اظهار داشت که قرار بود این بخش با بیرون آمدن تارباک از پشت پرده و دادن یک نردبان به کوپر به پایان برسد، زیرا نردبان برای عبور از لباس بسیار بزرگ بود.
بخوانید: بهترین فیلم های زمستانی | 12 فیلم برتر که سرما را به خانه شما میآورد
اما متاسفانه این اجرا، پایان غمانگیزی داشت. کوپر درنهایت به زمین افتاد. تارباک و بسیاری از بینندگان ابتدا فکر کردند که این اتفاق بخشی از نمایش او است. او در پخش زنده تلویزیونی دچار حمله قلبی شده بود. کارگردان برنامه بلافاصله برنامه را به پخش آگهی بازرگانی قطع کرد و مانع از آن شد که مخاطبان خانگی جسد بیجان کوپر را که از صحنه خارج میشد، ببینند. کوپر به سرعت به بیمارستان منتقل شد، جایی که در سن 63 سالگی، مرگ او رسما اعلام شد.
Ken Steadman

اسلایدرز یک اثر کالت درباره افرادی بود که بین بعدهای مختلف سفر میکردند. این اثر ترکیب غیرمنتظره جری اوکانل و جاناتان ریس دیویس را داشت. در سپتامبر 1996 یک بازیگر 27 ساله به نام کن استیدمن، نقش مهمان کوچکی را در یکی از اپیزودهای فصل سوم به دست آورد؛ استیدمن، در حالی که نقش یک فرد خشن به نام کاتر را بازی میکرد، موظف بود خود و بازیگر دیگری را با یک باگی ساحلی در دریاچه خشک ال میراژ در خارج از سن برناردینو، کالیفرنیا، براند.
با وجود اینکه این وسلیه نقلیه مجهز به کمربندایمنی بود، اما نه استیدمن و نه بازیگر دیگر (هویتش فاش نشده) از آن استفاده نکرده بودند.این بیاحتیاطی متاسفانه زمانی مشخص شد که استیدمن کنترل باگی را از دست داد و آن وسیله نقلیه واژگون شد.
درحالی که بازیگر دیگر صرفا زخمی شده بود و مشکل حادی نداشت، استیدمن در این تصادف به شدت مجروح شد. او با هلیکوپتر به مرکز پزشکی سن برناردینو منتقل شد. جراحات استیدمن آنقدر شدید بودند که اندکی بعد، مرگ او اعلام شد.
Martha Mansfield

مارتا منسفیلد یکی از بازیگران زن دوران اولیه سینما است که شاید اسمش را نشنیده باشید. او هیچ وقت نتوانست در راه بازیگری به یک ستاره تبدیل شود؛ چراکه یک مرگ عجیب و زودهنگام، باعث شد دیگر او را در سینما نبینیم.
در روز شکرگزاری سال 1923، مارتا منسفیلد 23 ساله، آخرین صحنههایش را برای فیلم The Warrens of Virginia بازی کرد؛ فیلمی عاشقانه با داستانی در دوران جنگ داخلی آمریکا. این فیلم درباره یک سرباز اتحادیه بود که عاشق زنی اهل جنوب میشود.
منسفیلد پس از پایان فیلمبرداری، همراه با چند دوست و همکارش در ماشینی در محل فیلمبرداری نشست تا جشن بگیرند. یکی از افراد حاضر در ماشین، برای روشن کردن سیگار، کبریتی روشن کرد؛ گفته میشد که لباس مارتا کاملا مشتعل بود و همچنین ظاهرا داخل ماشین گاز عطر پیچیده بود. به همین دلیل شعله به سرعت به لباس مارتا میرسد و در یک چشم به هم زدن، کل لباس او شعلهور میشود.
یکی از بازیگران، فورا واکنش نشان داد و پالتوی خود را روی او انداخت و توانست شعلهها را در قسمت گردن و صورتش خاموش کند تا از سوختگی بیشتر جلوگیری شود. اما برای خاموش کردن کامل آتش کافی نبود.
مارتا به سرعت به بیمارستانی نزدیک منتقل شد، اما آسیبها بیش از حد شدید بودند. او در نتیجه سوختگیهای گستردهای که روی بدنش ایجاد شده بود، درگذشت.
Tyrone Power

تایرون پاور در دهه 1930، به شکل عجیبی به سرعت به شهرت رسید. نقش درخشان او در فیلم Lloyd’s of London در سال 1936، زمانی که فقط 22 سال داشت، او را به یک چهره مطرح تبدیل کرد. درست یک سال بعد از این فیلم و شهرت زیاد او، هویت او در مقابل سالن معروف گرومنز چینیز تیهتر ثبت شد. او تا پایان دهه 30 میلادی، بهعنوان دومین بازیگر مرد پرفروش هالیوود شناخته میشد.
در دهههاب 1940 و 1950، پاور استعداد بی نظیر خود را در ایفای نقشهای گوناگون به نمایش گذاشت؛ از فیلمهای نوآور مانند Nightmare Alley گرفته تا درامهای دادگاهی مانند، Witness for the Prosecution از جمله آثار مشهور این بازیگر است. با وجود این تنوع در نقش، او بیشتر به خاطر نقشآفرینی در فیلمهای ماجراجویانه و شمشیربازی مشهور بود. آثاری مانند The Mask of Zorro، The Black Swan و Blood and Sand.
در سال 1958، پاور یکی از نقشهای اصلی فیلم حماسی و عاشقانه Solomon and Sheba را بدست آورد. این فیلم که در اسپانیا فیلمبردای میشد در 11نوامبر 1958 تیم فیلمبرداری درحال ضبط هشتمین برداشت از صحنهای دشوار و سنگین از یک نبرد شمشیری بود. پس از پایان برداشت، پاور چند لحظه مکث کرد، سپس بدنش شروع به لرزیدن کرد؛ او گفت احساس شدید سرما و درد دارد. پاور در مسیر انتقال به بیمارستانی در مادرید، جان خود را از دست داد. علت مرگ او حمله قلبی شدید بود. او تنها 44 سال داشت.
Vic Morrow

ویک مورو، در دهه 1950 و 1960، یکی از چهرههای شناخته شده تلویزیون آمریکا بود؛ زمانی که ژانرهای وسترن و اکشن بر صفحه تلویزیون سلطه داشتند، او در سریالهایی مثل The Rifleman و Bonanza بازی کرد و از سال 1962 تا 1967 نقش گروهبان چیپ ساندرز را در مجموعه محبوب Combat برعهده داشت.
به همین دلیل مناسب به نظر میرسید که یکی از ستارگان پرکار تلویزیون در دهه 60 میلادی، در فیلمی بازی کند که بر اساس همان سریال معروف آن دوران ساخته شده بود. آن فیلم The Twilight Zone: The Movie بود که در سال 1983 اکران شد.
این فیلم شامل سه بخش کوتاه بود؛ دو بخش بازسازیشده از قسمتهای قدیمی سریال منطقه گرگومیش و یک داستان اصلی به نام خارج از زمان که توسط جان لندیس نوشته و کارگردانی شده بود و مورو در آن نقش اصلی را داشت. او در این اپیزود، نقش بیل کانر را بازی میکرد؛ مردی نژادپرست که شبی در یک بار احساسات نفرتآمیز خود را بروز میدهد و بعد ناگهان وارد دنیایی کابوسگونه میشود.
او ابتدا خود را در آلمان دهه 1930 میبیند، در حالی که ماموران اساس او را یک مرد یهودی تصور کرده و تعقیب میکنند. سپس به جنوب آمریکا در دوران جیم کرو منتقل میشود و در آنجا به عنوان یک مرد سیاهپوست مورد هدف نفرت و خشونت نژادپرستان قرار میگیرد. در نهایت، کابوس او به میدان نبرد ویتنام تبدیل میشود، جایی که در نقش یک سرباز ویتکنگ گرفتار حمله نیروهای آمریکایی میشود.
در صحنهای از همین اپیزود، شخصیت مورو باید درحالی که دو کودک را در بغل دارد و بالگردها روستا را بمباران میکنند، از میان مردابی عبور کند. در جریان فیلمبرداری این صحنه، حادثهای دلخراش رخ داد؛ سقوط هلیکوپتر باعث شد ویک مورو و دو کودک بازیگر خردسال بلافاصله کشته شوند.
در پی این فاجعه، جان لندیس(کارگردان) و چهار نفر دیگر از اعضای گروه فیلمسازی به اتهام قتل غیرعمد محاکمه شدند، اما در نهایت از تمام اتهامات تبرئه شدند.
Brandon Lee

اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی، دوران شغلی طولانی و پرباری در انتظار براندون لی، پسر خوشچهره و کاریزماتیک بروس لی بود.
او در چند فیلم اکشن و یک فیلم تلویزیونی که بازسازی سریال دهه هفتادی کونگفو بود، بازی کرده بود، تا اینکه نقش اصلی فیلم اقتباسی تاریک، خشن و گوتیک The Crow به کارگردانی الکس پرویاس، برگرفته از مجموعه کمیک مشهور جیمز اوبار، به او رسید.
لی، در این فیلم در نقش دراون بازی میکرد؛ یک موسیقیدان راک، اهل دیترویت بود که یک سال پس از قتل خود به زندگی برمیگردد تا انتقام مرگ خود و نامزدش را بگیرد. در یک اتفاق به شدت غمانگیز، در مارس 1993، لی 28 ساله، در یک صحنه تیراندازی جان باخت. در این صحنه، اریک(یکی از شخصیتها) توسط یک قاچاقچی مواد مخدر به قتل میرسد؛ بازیگر نقش او مایکل ماسه، به تصور اینکه فشنگهای گلوله مشقی است، به او شلیک کرد. اما متاسفانه به دلایلی نامعلوم، داخل اسلحه، نوعی از فشنگ پر فشار بود که در نهایت به شکم لی برخورد میکند.
پس از شش ساعت جراحی ناموفق، مرگ لی اعلام شد. فیلمبرداری فیلم متوقف شد و یک ماه بعد با استفاده از بدلها و جلوههای ویژه برای شبیهسازی حضور لی در صحنههایی که فیلمبرداری نشده بود، از سر گرفته شد.
John Candy

یکی از تاثیرگذارترین و محبوبترین بازیگران کمدی در دهه 1980، جان کندی بود که در کارنامه سینمایی خود که حدود 15 سال بود، مجموعهای چشمگیر از فیلمهای عالی را دارد. او سهم بزرگی در موفقیت فیلمهای مثل Stripes، Splash و Spaceballs داشت.
در سال 1994، کندی برای فیلمبرداری Wagons East به منطقه دورانگو در مکزیک رفت؛ این فیلم یک کمدی وسترن بود که در آن او نقش جیمز هارلو، رهبر یک کاروان را بازی میکرد که وظیفه داشت گروهی از مهاجران ناراضی را از مرزهای خشن دهه 1860 دور کرده و به خانههای دنجشان در شرق ایالات متحده بازگرداند.
این فیلم درنهایت تبدیل به یک شکست تجاری و یک شکست انتقادی بزرگ شد؛ و متاسفانه تراژیکتر این است که این آخرین فیلمی بود که کندی توانست آن را به پایان برساند. بر اساس گزارش مجله People، کندی در تاریخ 4 مارس 1994 آخرین صحنه خود را برای این فیلم بازی کرد. او برای جشن گرفتن، برای همکاران خود یک شام تدارک دید. در همان شب، این بازیگر دچار حمله قلبی شد و در سن 43 سالگی درگذشت.
Adolph Caesar

آلدولف سزار، با نقشآفرینی در فیلم A Soldier’s Story در نقش گروهبان واترز در سال 1984، به شهرت سینمایی رسید و نامزد جوایز اسکار و گلدن گلوب شد. او در آن زمان بیش از 50 سال سن داشت و پیش از آن، در دنیای تئاتر نیویورک، اسطوره محسوب میشد. او در بیش از 300 اجرای صحنه نقشآفرینی کرده بود، که اغلب با گروه تئاتر تحسینشده Negro Ensemble Company بود، از جمله نمایش A Soldier’s Play جایی که او برای اولین بار نقش گروهبان واترز را ایفا کرد و چندین جایزه را از آن خود نمود.
سزار همچنین کارهای زیادی در زمینه صداپیشگی به نام خود ثبت کرده؛ اما مسیر حرفهای او پس از این فیلم، تغییر کرد و به سرعت توانست نقشهای مهمی در بسیاری از فیلمهای پر سر و صدای اواسط دهه 80 به دست آورد. از جمله The Color Purple و Cube Paradise و فیلم آخر او Tough Guys که یک کمدی گانگستری بود.
فقط دو روز پس از شروع فیلمبرداری در مرکز شهر لسآنجلس در ماه مارس 1986، سزار دچار حمله قلبی شد. او توسط تیم امداد به مرکز پزشکی شهرستان یواسسی منتقل شد، اما لحظاتی پس از رسیدن، مرگش اعلام گردید. سزار در آن زمان 52 سال سن داشت.
Roy Kinnear

روی کینیار، هنرمند انگلیسی، نمونه بارز یک بازیگر نقش مکمل است. کینیار که بازیگری ثابتقدم، قابل اعتماد و موفق در کمدی، درام و همچنین صداپیشگی بود، در کارنامه هنری خود بیش از 160 پروژه دارد. او بیشتر از همه، برای بازی در نقش آقای سالت، پدر دلسوز و زحمتکش وریکا سالت لوس در فیلم Willy Wonka & The Chocolate Factory محصول 1971 به شهرت رسید.
کینیار بیش از 15 سال بعد، در فیلم The Return of the Musketeers دوباره این نقش را تکرار کرد و در صحنه فیلمبرداری همین فیلم بود که او دچار یک آسیب تکاندهنده شد که سرانجام به زندگیاش پایان داد.
در سپتامبر 1988، زمانی که فیلمبرداری در لوکیشن تولدو، اسپاپیا در جریان بود، این بازیگر 54 ساله، از روی اسبی سقوط کرد. او به بیمارستان بینالمللی روبر در مادرید منتقل شد و برای شکستگی لگن تحت درمان قرار گرفت. درست زمانی که تحت مراقبت پزشکان بود، روز بعد دچار حمله قلبی مهلکی شد و درگذشت.
فیلمبرداران در زمان وقوع این حادثه تقریبا فیلمبرداری اصلی را به پایان رسانده بودند و فیلم بازگشت سه تفنگدار در سال 1984 اکران شد و به کینیار تقدیم شد.
سخن آخر
در این مقاله، نگاهی داشتیم به بازیگرانی که حین اجرای صحنه یا بازی یک سکانس، از دنیا رفتند. هرکدام از این ستارهها که درگذشتند، مطمئنا به آن رسالت و معنایی که میخواستند رسیدند. آنها در طی انجام کارس که دوست داشتند جان باختند که برای هنرمندان، رسالت بسیار بالایی است.