logo logo

موضوع وبلاگ، اخبار و مجله نسل بعدی برای شما برای شروع به اشتراک گذاری داستان های خود از امروز!

فیلم و سریال

Impossible – The Final Reckoning‌

خانه » Impossible – The Final Reckoning

avatar
Author

نویسنده


  • 2025-08-19

نزدیک به سی سال است که صحنه‌های اکشن فرانچایز ماموریت غیرممکن اعتبار جلوه‌های بصری خیره کننده در سینمای اکشن هستند. همانطور که انتظار می‌رفت، جدیدترین نسخه از این فرانچایز نیز تام کروز را در موقعیت‌های خطرناک در حال بدلکاری‌های سخت قرار می‌دهد. در این نسخه اتان هانت در تلاش برای متوقف کردن انتیتی، هوش مصنوعی شروری است که برای اولین بار در همین فیلم معرفی شد.

اکنون که کیفیت خوب این فیلم ساخته کریستوفر مک‌کوری به تازگی منتشر شده، تصمیم گرفتیم تا این فیلم را با مقایسه با کل فرانچایز بررسی کنیم و ببینیم اینبار تام کروز، مرد 60 ساله اکشن سینمای هالیوود در جدیدترین فیلم ماموریت غیرممکن چه چیز جدیدی به بینندگان ارائه داده است. با نقد فیلم Mission: Impossible – The Final Reckoning همراه ویجیاتو بمانید.

سری فیلم‌های ماموریت غیر ممکن هر کدام به نوبه خود توانستند نوع جدیدی از اکشن در هالیوود را ارائه دهند؛ فیلم Rogue Nation به خوبی ترکیب بدلکاری‌های عملی جنون‌آمیز و میزان لازمی از باورپذیری را درون خود دارد و می‌توان گفت مهم‌ترین ملاک‌ها برای تبدیل شدن به یک فیلم اکشن تام کروزی را دارد؛ فیلم Fallout اما کمتر به چنین جایگاهی می‌رسد و نمی‌تواند آنچنان چیز جدیدی را به مجموعه اضافه کند. فیلم Dead Reckoning نیز حتی ضعیف‌تر از عنوان قبلی خود عمل می‌کند و در نهایت جدیدترین فیلم ماموریت غیرممکن The Final Reckoning متاسفانه فاصله خیلی بیشتری نسبت به مسیر اصلی فرانچایز و سینمای اکشن می‌گیرد.

بخوانید: چگونه فیلم Mission Impossible فتیله ستاره‌شدن تام کروز در دنیای اکشن را روشن کرد؟

در طول تماشای این فیلم به عنوان مخاطب، بارها احساس جدی و سنگین بودن می‌کنید. چیزی که شاید در طول این فرانچایز کمتر و یا در حد تعادل دیده بودیم. روند فیلم تلاش می‌کند تا برای القای حس تنش بیشتر، خشک و بی روح باشد، اما این کار در نتیجه باعث شده تا مخاطب از این همه سردی نتواند به داستان و فضا تعلق بگیرد. هرگاه در طول این فیلم قرار است یک پیرنگ جدید معرفی شود و سراغ داستان برویم، ناگهان فضا ملودرام می‌شود. بازیگران نیز برای تنش بیشتر تلاش می‌کند دیالوگ‌های خود را با لحنی سنگین و آرام پچ پچ کنند، اما غافل از اینکه خروجی کار در نهایت شبیه به یک فیلم با ژانری گنگ و اتمسفری آشفته می‌شود.

به نظر من، مهم‌ترین ملاک برای موفق شدن این فرانچایز، این است که دریافت ماموریت توسط اتان چقدر در روند داستان جدی پیش می‌رود؟ فیلم‌ها برای اینکه بتوانند مخاطب را به شکل جدی پای خود نگه دارند و شخصیت‌ها را مهم جلوه دهند، ابتدا باید بتوانند موضوع اصلی و خط روایی مرکزی را برای بیننده جدی ارائه دهند. منظور این نیست که فیلم باید روایتش را خشک و جدی معرفی کند، بلکه منظور این است که به هر شکلی که قرار است شخصیت اصلی را وارد خط داستانی قرار دهد، آن را به بهترین شکل و بدون حتی کوچکترین احساس سرهم‌بندی انجام دهد.

اگر یادتان باشد، در فیلم Rogue Nation ماموریت اتان از یک ماموریت عاشقانه در یک مغازه موسیقی شروع شد. این شکل از آغاز ماموریت، با اینکه کمی غیر قابل پیش بینی و کمیک بود، اما توسط ساختار روایی داستان به طرز خیلی جالبی جدی گرفته شد. اما فیلم The Final Reckoning به روشی عجیب و خیلی خشک ماموریتش را به شخصیت اتان می‌دهد. این ماموریت در قالب یک پیام به اتان منتقل می‌شود. شکل اجرایی این سکانس به صورت خیلی خشک انجام می‌شود و جدی بودن آن کاملا ساختگی به نظر می‌رسد. هوش مصنوعی انتیتی به عنوان یک شخصیت شرور که قادر به انجام هر کاری است معرفی می‌شود. اما این سطح از جدی بودن و تنش ساختگی، به سری فیلم‌های ماموریت غیر ممکن نمی‌خورد.

فیلم برای معرفی خودش از یک لحن بسیار غم انگیزی برای رخ دادن رویدادها استفاده می‌کند و این موضوع مخاطب را کمی از مسیر اصلی کل فرانچایز دور می‌کند. خطرات و بحران‌های هجومی و غیر قابل تصور، یکی از بزرگ‌ترین مشکلات فیلم The Final Reckoning است. مسئله مرگ و زندگی در مقیاس خیلی وسیع در این فیلم جریان پیدا می‌کند که همه چیز را به حد اغراق آمیزی وحشتناک نشان می‌دهد. نتیجه نهایی می‌شود یک فیلم با نهایت استفاده از تنش برای سرگرم نگه داشتند مخاطب. آن هم نه تنش‌های برنامه ریزی شده، بلکه تنش‌های معمولی و ساختگی که غیر قابل باور هستند.

شاید با خودتان فکر کنید که مقایسه این فیلم با نسخه‌‎های قبلی ماموریت غیر ممکن اشتباه است، اما به نظر من برای تعیین میزان موفقیت هر فیلم، باید آن را با نسخه‌های قبلی که موفق بوده مقایسه کرد. نسخه‌های قبلی ماموریت غیر ممکن، حداقل می‌توان گفت که شعاری نبودند و نمی‌خواستند که به زور مفهوم یا موضوعی را به مخاطب منتقل کنند. بلکه تلاش می‌کردند از طریق سیل رویداد‌های ساختاربندی شده اینکار را انجام دهند.

بزرگ‌ترین اشتباه فیلم، قرار دادن عنوان The Final برای این نسخه بود. زیرا فیلم با یک حس تنبلی خاصی تلاش می‌کند حس نهایی بودن را از طریق عنوان منتقل کند. به جز آن، هیچ یک از عناصر فیلم به پایان این مجموعه اشاره نمی‌کند. استفاده از عنوان نهایی، یعنی باید بتوانید از پرده اول تا پرده سوم حس خاتمه را به مخاطب منتقل کنید. طوری که حتی در نیمه پایانی فیلم دل شما برای مجموعه تنگ شود.

بخوانید: تام کروز دریافت جایزه مرکز کندی از ترامپ را رد کرد

یکی دیگر از مشکلات بزرگ فیلم، قرار دادن یکسری از نکات و عناصر داستانی قسمت‌های قبلی بدون تغییرات عمده و کار ساز است. عمدتا چنین المان‌های غیر ضروری هستند و صرفا فیلم تلاش می‌کند تا حس و حال همنیشگی خودش را با چنین ترفندی حفظ کند اما در نهایت موفق نمی‌شود. البته چنین چیزی تا حدودی یک ادای احترام به طرفداران قدیمی این مجموعه حساب می‌شود، اما وقتی زمان سه ساعته فیلم بیشترش برای ارائه موضوعات قدیمی هدر می‌رود، ناخودآگاه به شک می‌افتید که واقعا مک‌کواری و تام کروز هنگام قرار دادن این جزئیات چه فکری می‌کردند.

مهم‌ترین دلیلی که شما این فیلم را تا پایان تماشا می‌کنید، میزان سرگرم کننده بودن سکانس‌های اکشن و هنرنمایی‌های خیره کننده تام کروز است. امکان ندارد با دیدن بدلکاری‌ها و سکانس‌های اکشن تام کروز سرگرم نشوید و از آن لذت نبرید. این مهم‌ترین ویژگی این مجموعه است که در این فیلم هم به خوبی جواب می‌دهد. نقطه قوت فیلم آنجاست که فیلم بدون مقدمه چینی اضافی و توضیح خاصی وارد بطن اصلی می‌شود. سکانس‌های اکشن واقعا به زیبایی هرچه تمام‌تر طراحی شدند و مخاطب با دیدن آن، باری دیگر پیشرفت ژانر اکشن را در هالیوود درک می‌کند.

سکانس‌های اکشن این فیلم، بر خلاف خیلی دیگر از عناوین مشابه، تجاری نیستند و صرفا بدون فکر درون فیلم قرار داده نشدند. بلکه اکثر آن‌ها با منطق روایی داستان سازگاری دارد و حسی که باید را به مخاطب منتقل می‌کنند. بدون آنکه فیلم بخواهد سکانس‌های اکشنش را بدون فکر و صرفا با المان‌های پر زرق و برق پرکند، مخاطب با آن ارتباط برقرار می‌کند و از آن لذت می‌برد.

برجسته‌ترین سکانس اکشن در طول فیلم، نفوذ ایتن به سواستوپول است. همان زیردریایی مک گافین که در ابتدای فیلم قبلی غرق شد. این صحنه به شکل فوق العاده‌ای کارآمد واقع شده و از نظر میزان تنش، از دیگر سکانس‌های اکشن فیلم یک سر و گردن بالاتر است. این سکانس از کلاستروفوبیک برای القا کردن حس خفگی به مخاطب استفاده می‌کند که تا حدودی نیز موفق واقع شده است.

بخوانید: چگونه «ماموریت غیرممکن» به یک جاذبه‌ی سینمایی بی‌نظیر تبدیل شد!

فیلم The Final Reckoning هر آنچه که از سکانس‌های یک فیلم اکشن می‌خواهید را برای شما فراهم می‌کند. البته خوب باید هم همینطور پیش می‌رفت؛ بودجه 400 میلیون دلاری فیلم برای ساختن چنین سکانس‌های تعیین شده است. دکور سکانس زیردریایی تا حدودی شما را یاد فیلم آواتار و آن سکانس کلیدی مبارزه راهرو در فیلم Inception می‌اندازد که البته نکته خوبی است.

طراحی مبارزات نیز نسبت به نسخه‌های قبلی به طرز چشم گیری ارتقا پیدا کرده و از سوی دیگر بک گراند و پیش زمینه رخ دادن این مبارزات نیز باور پذیر و قدرتمند واقع شدند. کشور‌های دیگه نیروهای ویژه خودشان را برای به دست آوردن همان چیزی که ایتن دنبالش است می‌فرستند و همین موضوع چند مبارزه به شدت خلاقانه و هیجان انگیز خلق می‌کند. این مبارزه‌ها کمی بی رحمانه‌تر از قبل هستند و به طور واقع‌گرایی این حس را به مخاطب منتقل می‌کنند که ممکن است ایتن واقعا شکست بخورد.

تام کروز سزاوار تجلیل بسیار زیاد برای ارائه سکانس‌های مبارزه است. او دوباره تیم را کنار هم جمع می‌کند تا باری دیگر حس اکشن منحصر به فرد تام کروزی را به مخاطب منتقل کند. فرمول ماموریت غیر ممکن باری دیگر جواب می‌دهد و مخاطب با تمام وجود آن را می‌پذیرد؛ اما باز هم تاکید می‌کنم که این موضوع صرفا در مورد بخش اکشن و سرگرمی فیلم صادق است، نه ساختار روایی فیلم.

یکی دیگر از سکانس‌های بسیار قدرتمند فیلم، سکانس هواپیما دو باله در اوج فیلم است. این سکانس هم به نوبه خود هیجان انگیز است و هم همان کمدی معروف ماموریت غیر ممکن را درون خود دارد. کاملا مشخص است که عوامل تمام تلاش خود را کردند که روح اصلی Mission: Impossible را حفظ کنند. تا حدودی موفق شدند اما بیشتر بخش‌های غیر اکشن فیلم چنین ویژگی ندارد.

مهم‌ترین مشکل من با فیلم همان عنوان نهایی است که در فیلم به نمایش در می‌آید. مسلما چنین پایانی نمی‌تواند نقطه آخر ماموریت‌های ایتن باشد. بنابراین چنین عنوانی کاملا اشتباه است. مگر اینکه واقعا خبری از این مجموعه نباشد و ما را به یک پایان بدون حس خاتمه رها کند. درست مانند یک قطعه موسیقی کلاسیک که بدون گذاشتن کادانس پایانی، مخاطب را با حس ادامه دار بودن رها می‌کند.

در نهایت…

فیلم Mission: Impossible – The Final Reckoning به شدت چنین حسی را القا می‌کند که یکسری از المان‌های اصلی و رشته‌های موفقیت فیلم‌های قبلی را حذف کرده و جای از عناصر غیر ضروری استفاده کرده است. فیلم با بوجه هنگفت تلاش می‌کند سکانس‌های اکشن درجه یکی خلق کند و در این امر نیز موفق عمل کرده است. مهم‌ترین ویژگی فیلم‌های ماموریت غیر ممکن این است که خودشان را زیاد جدی نمی‌گیرند. اما فیلم اخیر چنین موضوعی را فراموش کرده و تلاش می‌کند یک فیلم ملودارم باشد به جای یک اکشن سرگرم کننده.

این درحالی است که صحنه‌های مبارزه و اکشن فیلم به طور خیره کننده‌ای هیجان انگیز واقع شدند و مطمئنا برخی سکانس‌های اکشن آن در طول مدت زمان، هنوز هم سرگرم کننده خواهند بود. این فیلم تللاش می‌کند تا به زور و بدون ساختار مناسب، حس پایان‌بندی را به مخاطب منتقل کند که البته در این امر دچار مشکل می‌شود. لحن غم انگیز و جدی فیلم از آن مسیری کمیکی که فیلم تا پیش از این داشت فاصله می‌گیرد اما با این حال تماشای آن می‌تواند هر طرفدار ژانر اکشنی را سرگرم کند.

67

امتیاز ویجیاتو

جدیدترین نسخه از فیلم ماموریت غیرممکن، یک اثر اکشن سرگرم کننده است که قطعا از دیدن آن لذت می‌برید. اما انتظار یک پایان سزاوار برای ایتن نداشته باشید. اگر با دید آخرین قسمت از مجموعه Mission: Impossible به فیلم نگاه کنید، قطعا نامید خواهید شد. اما اگر برخلاف من آنقدر فیلم را با نسخه‌های قبلی مقایسه نکنید، می‌توانید از سه ساعت تجربه اکشن تام کروزی حسابی سرگرم شوید.

منبع

دانلود آهنگ
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

اشتراک گذاری

لینک های مفید