۲۰ فیلم برتر که در جزیره متروکه اتفاق میافتند
بهترین فیلم های جزیره ای
سه چیزی که با خود به یک جزیره متروکه میبرید کدامند؟ غذا؟ چاقو؟ یا یک کتاب خوب؟ این یک سوال بسیار قدیمی است، سوالی که چه از یک کودک بپرسید و چه در اولین قرار عاشقانهتان، جوابش همیشه بستگی به فردی مورد نظر دارد، یعنی کسی که میخواهد زنده بماند. او یا یک شخص رمانتیک است، یا کسی که بالاخره یک روز از در جزیره ماندن خسته خواهد شد.
به همین دلیل، فیلمهایی که قصهی آنها در یک جزیرهی متروکه جریان دارد، برای مخاطبین جذاب هستند. وقتی که خطر نزدیک و حقیقیتر میشود، عکسالعمل هر فرد نسبت به آن متقاوت خواهد بود. برخیها دیوانه خواهند شد، برخی سعی میکند با آتش و دود سیگنال بفرستند، و برخی از تمام توان استفاده میکنند تا آن جا را به خانهی خود تبدیل کنند. تنها بودن در جزیره متروکه، هم ترسناک و هم هیجانانگیز است، فرقی نمیکند چقدر فوت و فن بلد باشید، باز هم زنده ماندن شما در آنجا در خطر است. فیلمهایی که در جزیره متروکه میگذرند، به ما نشان میدهند چطور چنین تجربهای میتواند ترسناک، مهیج و باعث دگرگونی فرد شود. در این فهرست ۲۰ فیلم برتر این زیرسبک را مرور میکنیم. با ویجیاتو همراه باشید.
20. Uninhabited
یک سفر رویایی، تبدیل به نبردی برای زنده ماندن میشود. در این فیلم، بث(با بازی جرالدین هکویل) و هری(هنری جیمز) تصمیم میگیرند به یک سفر در جزیرهای دنج بروند، بدون این که بدانند در این جزیره شبح یک زن جوان به نام کورال(با بازی تاسیا زالار) وجود دارد. در پشت زیبایی طبیعی جزیره، رموزی تاریک پنهان است. این زوج به زودی میفهمند که درگیر یک مبارزه با نیروی ماورایی شیطانی هستند.
با این که چیزی انقلابی در مورد فیلم Uninhabited وجود ندارد، اما تماشای آن برای طرفداران ژانر بسیار لذتبخش است. بازی هکویل فوقالعدهاست و در هر اکت و دیالوگش هراس را نشان میدهد. با این حال هنرپیشه اصلی این فیلم، همان جزیره متروکه است که همزمان حس ترس و ایزوله بودن را هم به شخصیتها و هم به مخاطبین القا میکند.
19. Paradise Lagoon
در فیلم Paradise Lagoon یک خانواده اشرافی به همراه پیشخدمتشان بعد از یک سانحه کشتی، در یک جزیره دورافتاده گیر میافتند. حالا ترتیب اجتماعی گروه کاملا به هم میخورد، چون خانواده مجبور است روی مهارتهای پیشخدمت برای زنده ماندن حساب کنند.
بدون شک هنرنمایی کنت مور در نقش پیشخدمتی که ناگهان رهبر این خانواده میشود، ستودنی است. فیلم همچنین از طنز هجوآمیز مناسبی بهره میبرد وقتی که حرکات بیمعنی و بی فایده بودن طبقه اشراف را به نمایش میکشد. با دیالوگها و لحظات هیجانانگیز، فیلم Paradise Lagoon یکی از بهترین آثار برای علاقهمندان به فیلمهای جزیره متروکه است.
18. Horrors of Spider Island
در بین فیلمهای B-movies، آثاری بسیار خوب برای کسانی که علاقهمند به ژانر وحشت هستند وجود دارد. فیلم به داستان چند رقاص و مدیرشان گری (با بازی الکساندر دارسی) میپردازد که بعد از سقوط هواپیما، به جزیرهای متروکه کشانده میشوند. در این بین گری را یک عنکبوت غولپیکر گاز میگیرد و به یک موجود نیمهانسان و نیمهعنکبوت ترسناک تبدیل میشود.
با این که آن زمان به خاطر بودجه کم، کیفیت بصری پایین و داستان نامعقولش توجه زیادی از سوی منتقدین پیدا نکرد اما با گذر زمان فیلم Horrors of Spider Island توانست هواداران خاص خود را پیدا کند، به این خاطر که فیلم به خوبی ویژگیهای مرسوم B-movie نظیر جلوههای ویژه خندهدار و دیالوگهای ملوداراماتیک را در خود دارد. به همین دلیل فیلم Horrors of Spider Island گزینهی مناسب برای کسانی است که علاقهمند به فیلمهای جزیره متروکه هستند.
17. Retreat
داستان فیلم Retreat در مورد زوجی است که میخواهند از یک تراژدی شخصی که زندگیشان را نابود کرده، بهبود یابند. به همین علت آنها به یه جزیره دورافتاده میروند، تا از هر تمدنی به دور باشند. آسایش آنها وقتی کسی خبر پخش یک بیماری مسری در سرتاسر اروپا را به آنها میدهند، به هم میخورد.
فیلم Retreat یک پیچش خلاقانه داستانی دارد که آن را وارد وادی فیلمهای آخرالزمانی البته در مقیاس کوچک میکند. فیلم اضطراب را به زندگی زوجی میآورد که خود را از منشا اتفاق مهلک، دور میبیند. با این که فیلم در اجرا ضعفهایی دارد، با این حال به خاطر داستان جذابش ارزش تماشا دارد.
16. The Blue Lagoon
فیلم The Blue Lagoon یکی از اصلیترین و جریانسازترین فیلمها در زیرسبک جزیره متروکه است. فیلم داستان دو دختر و پسری را روایت میکند که پس از شکسته شدن کشتی خود را در یک جزیره دورافتاده پیدا میکنند. همینطور که آنها خود را با زندگی در جزیره تطبیق میدهند، کم کم حسهای عاطفی نسبت به یکدیگر پیدا میکنند.
فیلم The Blue Lagoon به خوبی رمان کلاسیکی که ازش اقتباس شده را را روی پردههای سینما میآورد به طوری که تم و لحن آن دستخوش تغییر نمیشود. فیلم The Blue Lagoon نشان میدهد عشق بی زمان و مکان است و بدون توجه به شرایط، خودش را بروز خواهد داد. با این که فیلم ضعفهایی در روایتش دارد، اما قدرت رمان کلاسیک این امکان را میدهد تا اقتباسش هم در مرور زمان لذتش را از دست ندهد.
15. Six Days, Seven Nights
فیلم Six Days, Seven Nights دو موقعیت فیلمهای جزیره متروکه را با هم مخلوط میکند، یعنی سقوط هواپیما و دزدان دریایی. هریسون فورد نقش یک خلبان خشنی را بازی میکند که باید «آن هیچ» را برای مدل عکاسی به تاهیتی ببرد. پس از مدتی داستان این فیلم تبدیل به قصه زوجی گیر افتاده در جزیرهای متروکه و تلاش برای زنده ماندنشان میشود.
هواپیمای آنها در طی سانحهای در طوفان، در یک جزیرهی دورافتاده به زمین میآید و آن دو ناگهان خود را مجبور به تلاش برای بقا در این جزیره میبینند. با این که فیلم نقاط ضعف زیادی دارد اما شیمی بین دو شخصیت آن قدر خوب درآمده که با وجود ضعفها آن را گزینهای خوب برای تماشای هواداران این سبک میکند. هر دو این هنرپیشهها، ضدیت بین شخصیتهایشان رو به خوبی رو پردهها میاورند و رابطهای که در انتها شکل میگیرد را برای بیننده قابل باور میکنند. در این فیلم آنها به مبارزه با مارها و دزدان دریایی و حتی خود محیط میپردازند.
14. Swiss Family Robinson
خانواده سوئیسی رابینسون، به گینه نو میروند تا از جنگهای ناپلئونی فرار کنند، اما دزدان دریایی به آنها حمله میکنند و مسیر آنها به یک جزیرهی دورافتاده کشیده میشود. این خانواده به همراه سگشان، حالا باید با محیط جدید وفق پیدا کرده و برای زنده ماندن، خانه و کاشانه خود را بنا کنند. با این حال، وقتی که آنها شروع به تطابق با محیط میکنند، دزدان دریایی هم دوباره برای حمله به آنان برمیگردند.
فیلم Swiss Family Robinson یکی از نمادینترین فیلمهای مربوط به خانواده و سفر است، که با نمایش حیوانات واقعی و مقیاس عظیم محیط فیلم، برای زمان خودش انقلابی به حساب میآمد. رابطهی صمیمی وسالم بین خانواده، این اثر را به یکی از فیلمهای کلاسیک این ژانر تبدیل کرده است. با این که بسیاری از جنبههای این فیلم اکنون دمده شده، قویترین جنبهی آن، یعنی ماجراجویی یک خانواده در شرایطی این چنینی، هم چنان آن را به گزینهای جذاب برای علاقهمندان به این سبک تبدیل میکند.
13. Extortion
فیلم Extortion از آن دسته از فیلمهایی است که کمتر از چیزی که لیاقتش را دارد، مورد توجه قرار گرفته است. فیلمی پر از هیجان و اضطراب، که قهرمان اصلی باید با تکیه بر غرایزش، خودش و خانوادهاش را از مخمصه نجات دهد.
در این فیلم ایان بیلی در نقش کوین بازی میکند. او چون چیزی برای از دست دادن ندارد، بالاترین حد مهارتش شکوفا میشود، از آن سمت برخد عبدی نقش میگل را بازی میکند که در روشهایش وحشیتر و خشنتر از کوین است. همین تفاوت بین آنها موقعیتهای عالی در فیلم آفریده است. فیلم نشان میدهد که این دو مرد دو سمت یک سکه هستند، هر دو میخواهند از سلامت خانوادهشان مطمئن شوند. هر زمان به که پایان فیلم نزدیک میشویم، صحنهها دلهرهآورتر میشود و تماشاچی منتظر این است که با این شرایط کوین برای نجات خانوادهاش چه کار خواهد کرد.
12. Sweetheart
داستان فیلم Sweetheart در مورد جن (با بازی کرسی کلمونس)، زنی است که امواج او را به یک جزیرهی دورافتاده میآورند و حالا در چالشش برای زنده ماندن، کاملاً تنهاست. با این که روز به روز او باید برای زنده ماندنش تلاش کند، شبها هم باید نیروی شومی که ظاهر میشود را از خود دور کند. این فیلم برخلاف فیلمهای متعارف این سبک که حسی از ماجراجویی و درام دارند، بیشتر به سمت ترسناک بودن گرایش دارد.
فیلم Sweetheart یکی از آثار استدیوی Blumhouse است که کمتر از آن چیزی که شایستهاش بود، به آن توجه شد. فیلمی پر از تنش و اضطراب که با موجودی ترسناک در شب، به وحشت آن اضافه هم میشود. فیلم Sweetheart یکی از منحصر به فردترین فیلمهای نه فقط این زیرسبک، بلکه کل ژانر وحشت است، و با پیچشهای داستانی زیادش تماشاچیان را از پای صندلیشان بلند میکند.
11. Madagascar
ماداگاسکار آن جدیت فیلمهای جزیره متروکه را برداشته و به آن حالت طنز میدهد و در نهایت اثری میسازد که برای تمام سنین، به یاد ماندنی است. ماداگاسکار به سرعت به یک اثر پرفروش جهانی تبدیل و پس از آن دنبالههای متعددی هم از آن منتشر شد. فیلم در مورد گروهی از حیوانات است که در پارک وحش نیویروک زندگی سادهای دارند، اما وقتی مارتی گورخر رویای این را دارد تا در حیات وحش زندگی کند، گروه سر از جزیرهی ماداگاسکار در میاورند. همین که آنان شروع به تطابق با محیط جدیدشان میکنند، غرایز حیوانیشان هم شروع به کار افتادن میکنند.
شبیه به فیلمهای انیمیشنی اوایل دهه ۲۰۰۰، صداپیشههای معروف فیلم باعث فروش خوب آن شد، صداپیشگانی همچون بن استیلر، کریس راک، جیدا پینکت اسمیت، و دیوید شویمر. با این که دنبالههای این فیلم هم در جزیرهی ماداگاسکار میگذرد، اما هیچکدام به اندازه این فیلم نتواسنت تأثیرگذار باشد و میراث این فیلم همچنان در بین هواداران زنده است.
10. Lord of the Flies
فیلم Lord of the Flies به جنبههای تاریک انسان و ذات حیوانی او میپردازد که حتی در مدرنترین انسانها هم وجود دارد. فیلم در مورد گروهی از دانشآموزان است که به علت سقوط هواپیما به جزیرهای دورافتاده پرت میشوند و حالا باید خودشان را در این جزیره مدیریت کنند.
هر کدام از این پسرها، نمایندهی جنبههای متفاوتی از جامعه، اخلاقیات و سیاست هستند، چه رهبر کاریزماتیکشان، رالف باشد و آرزویش برای انسانی بهتر، یا جک، فردی ایگوستیک و وحشی که عقیده دارد هر کس باید فقط به فکر خودش باشد. با این که این فیلم برخی از نکات اصلی کتاب را شامل نمیشود، با این حال ارزش تماشا دارد.
9. The Beach
فیلم The Beach بسیار تاریکتر از مابقی فیلمهای این زیرسبک است. داستان فیلم در مورد ریچارد (با بازی لئوناردو دیکاپریو)، که میخواهد از زندگی کسلکنندهاش رها شود و به دور دنیا سفر کند، تا بتواند بهشت گمدهاش را پیدا کند. به او نقشهای داده میشود تا به جزیرهی بهشتی سفر کند و با یک زوج فرانسوی به اجتماع جزیره بپیوندد.
البته که این اجتماع بیشتر شبیه یک زندان است و توسط زنی اداره میشود که افراد را مجبور میکند تا برای او کار کنند. ریچارد با خبر دادن به اهالی خارج از جزیره در مورد اتفاقات آن، باعث سقوط این جزیره میشود. او همچنین سعی میکند چندین بار فرار کند، که هر تلاش او منجر به صدمه یا مرگ فرد دیگری میشود، و هیچوقت نمیفهمد که این رویکردهای خودشیفتانهاش بیشتر به دیگران آسیب میزند. با این که فیلم The Beach ضعفهای خاص خود را دارد، با این حال ستینگ خاص و زیبایش، آن را به فیلمی تماشایی برای عاشقان این سبک تبدیل میکند.
8. Triangle of Sadness
فیلم Triangle of Sadness با طنز هجوآمیزش، سعی میکند به طور کلی تمام فرهنگ مربوط به طبقه اعیانی را به زیر بکشد. در این فیلم، که نامزد اسکار هم شده، یک سفر تفریحی همه چیزش اشتباه پیش میرود و مسافران خود را در یک جزیرهی متروکه پیدا میکنند. هیچ کدام از آنها مهارتهای لازم برای زنده ماندن در چنین مکانی را ندارند. پس از مدتی، این ابیگیل (با بازی دالی د لئون)، زن خدمتکار کشتی است که نقش رهبر را برای زنده مانده گروه به عهده میگیرد.
با این که فقط بخش دوم این فیلم در جزیرهی متروکه میگذرد، با این حال بیشتر تأثیر خود را از همین مدت میگیرد، تأثیری که به شکلی تاریک با نگاه طنز و هجوآمیزش بر چرخهی قدرت و کنترل دارد. استایل خاص کارگردانی روبن اوستلوند و شوخیهایی که مرزها را میشکند، به خوبی به ستینگ جزیره متروکه میآید. دیالوگهای عالی و پایانبندی مناسب، ارزش فیلم را دو چندان میکند. تمام اینها باعث شده تا فیلم Triangle of Sadness موفقترین فیلم کارنامه حرفهایش تا این جای کار باشد، و در سالهای پیش رو قطعا اعتبارش بیشتر از اینها خواهد شد.
7. Swiss Army Man
فیلم Swiss Army Man، اثری عجیب و در عین حال فوقالعاده از دنیلهاست (دنیل کوان و دنیل شاینرت). داستان این فیلم در مورد فردی به نام هنک (با بازی پل دینو) است که تا یک جسد را پیدا نکند، به خانهاش برنمیگردد، آن هم نه هر جسدی، یک جسد جادو شده که نقش آن را دنیل رادکلیف بازی میکند. این دو به زودی بهترین دوستان همدیگر خواهند شد.
فیلم ماجراجویی سورئالی را به تصویر میکشد که احتمالا برای هر کسی مناسب نخواهد بود، اما آنهایی که به طنزهای خاص و زاویه دیدهای نامتعارف علاقهمندند، این فیلم یک پیشنهاد قطعی برایشان خواهد بود. Swiss Army Man اثری است که عرفها را کتمان میکند و نشان میدهد دنیلها چه هنرمندان فوقالعادهای بودند حتی قبل این که برای فیلم Everything Everywhere All at Once اسکار ببرند.
6. The Red Turtle
The Red Turtle اثری تکاندهنده در مورد یک فرد مطرود است که خود را در یک جزیرهی متروکه پیدا میکند. هر بار او سعی به فرار میکند، یک لاکپشت بزرگ و وحشی مانعش میشود. به زودی، لحظاتی جادویی باعث میشوند تا او ارتباط عمیقتر خود با لاکپشت و دریاچه را بفهمد.
The Red Turtle با این که محصول استدیو گیبلی است، با دیگر ساختههای این استدیو تفاوتهای زیادی دارد. انیمیشنی از مایکل دودوک دی ویت، که کمی دیالوگ در این اثر، به خوبی روی ساختار آن مینشیند، در عوض سرنخهای دیداری، موسیقی و داستان ساده یک تجربهی منحصر به فردی آفریده که به راحتی میتواتند اشک را بر گونههای تماشاچیان سرازیر کند.
5. Battle Royale
فیلم Battle Royale، این اثر کلاسیک ژاپنی به کارگردانی کینجی فوکاساکو، سالها قبل از The Hunger Games و سریال Squid Game بازی هیجانانگیز مرگ را به نمایش کشید. داستان فیلم در مورد سرنوشت پر پیچ و تاب دانشآموزانی است که برای زنده ماندن در یک جزیره دورافتاده، وارد بازی مرگ میشوند.
این اثر با نمایش موقعیتهای هراسانگیز، به خوبی تماشاچیان را به ورطهای میکشید که اخلاقیات را مورد پرسشی دوباره قرار دهند. همین که دانشآموزانی با این سن کم در معرض مرگ در هر سکانس قرار دارند، دلهره را برای تماشاچیان به سر حد میرساند، و این هراس بیشتر و بیشتر میشود تا در پایانبندی تاریک فیلم، به اتمام برسد.
4. Isle of Dogs
اثری وهمانگیز از وس اندرسون. او این بار در قالب انیمیشن استاپ موشن، سعی میکند تماشاچیان به یک نسخهی دیستوپیایی از ژاپن آینده ببرد، جایی که سگها به خاطر بیماریهای همهگیر به یک جزیرهی پر از آشغال فرستاده میشوند. در نهایت پسری به نام آتاری تصمیم میگیرد تا به جزیره رفته و سگ گمشدهاش را پیدا کند. در آنجا گروهی از سگها را پیدا میکند که به او در سفرش کمک میکنند. در طول سفر؛ آنها از توطئهای سر در میآورند که میتواند سرنوشت تمامی سگها را تغییر دهد.
با این که این حزیره پر از آشغال است و سگها هم به تازگی به این مکان آمدند، میشود این فیلم را در زیرسبک جزیره متروکه حساب کرد. هوادران وس اندرسون احتمالاً تا الان این فیلم را دیدند، اما حتی آنهایی که با کار او آشنا نیستند میتوانند از شخصیتهای بامزه، موسیقی پرهیجان و داستان احساسی آن لذت کامل را ببرند.
3. Castaway on the Moon
در این رامکام کرهای، یک مرد بیچاره پر از شک و تردید تصمیم میگیرد به زندگیاش با پریدن به داخل رودخانه هان پایان دهد. اما او ناگهان خود را در ساحل یک جزیره دورافتاده میان رودخانه سئول پیدا میکند. او در داخل جزیره به کاوش میگردازد اما چیز جز گل و گیاه پیدا نمیکند. او شروع به لذت بردن از اوقات تنهاییش در آنجا میکند، با این که سخت است، اما در هر صورت از نگرانیهای زندگی شهری برایش بهتر است.
یک زن در حال عکاسی از ماه است و ناگهان متوجه کیم در جزیره میشود، از آن به بعد آن دو با هم برای کمک به کیم رابطه برقرار میکنند و داستان فیلم هم چرخش جالبی پیدا میکند. جونگ جائه یونگ نقش کیم بخت برگشته را چنان با دلگرمی بازی میکند که امکان ندارد در سرتاسر فیلم منتظر یک پایان خوش برای تمام سختیهای او نباشید.
2. Jurassic Park
هر کدام از فیلمهای Jurassic Park در یک جزیرهی متروک و به دور از تمدن میگذرد تا آن هیولاها خطری برای زندگی شهری نداشته باشند. نسخهی ۱۹۹۳، همچنان بهترین اثر در فرنچایز Jurassic Park است، به این علت که استیون اسپیلبرگ بهترین مهارتهایش را در این فیلم به نمایش گذاشت. او دایناسورهای رباتیک واقعی درست کرد و برخی از نمادینترین صحنههای تاریخ سینما، شبیه به صحنهی طغیان آب را فیلمبرداری کرد.
نکتهی جالب این جاست که جزیرهی دورافتادهی این فیلم، در واقع یک جزیرهی دورافتاده نبود، تنها پس از آن که دایناسورها تمامی افراد موجود در آنجا را خوردند، آنجا به جزیرهای دورافتاده تبدیل شد که در آن فقط دایناسورها و طبیعت وحشی وجود دارد.
1. Cast Away
فیلم Cast Away، اثر اصلی در دنیای فیلمهای مربوط به جزیره متروکه است. تام هنکس در این فیلم، به نحوی عالی بار روایت را روی دوشش حمل میکند، نقشی که جزو بهترین هنرنماییهای او به شمار میرود. فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و در فصل جوایز، در موارد زیادی نامزد شد.
فیلم Cast Away داستان فردی به نام چاک و تنهایی او پس از سقوط هواپیما در اقیانوس را روایت میکند. نه تنها زندگی چهار ساله در این جزیره چاک را کمی به ذات وحشیش نزدیک میکند، بلکه او حتی یک رفیق جدید هم برای خود میسازد. محبوبترین شخصیت فیلم ویلسون است، یک توپ والیبال که چاک با نقاشی روی آن، او را به همراهش در این جزیره تبدیل میکند. در واقع احساسیترین صحنهی فیلم دیدن تقلاهای چاک در این جزیره نیست، زمانی است که او ویلسون را در آخرین فرارش توسط موجها از دست میدهد.
ثبت دیدگاه
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند *نظرات (0)
هیچ نظری ثبت نشده است.