پنجشنبه تاریخ 3 ژوئیه 2025 ساعت 8:30 صبح بود که جسد بی جان مایکل مدسن در خانهای پیدا شد؛ تحقیقات نشان میدهد که او متاسفانه به سکته قلبی دچار شده و در سن 67 سالگی از دنیا رفت. این بازیگر که فعالیت هنری خود را از سال 1983 در سینما و تئاتر آغاز کرد، جزو یکی از کاربلدترین و در عین حال بی حاشیهترین بازیگران زمان خود در هالیوود بود. در این مقاله ما به بهانه خداحافظی با این بازیگر بزرگ و به یادماندنی، یادداشتی برای درگذشت مایکل مدسن تهیه کردیم. یا ویجیاتو همراه باشید.
در دو سال اخیر، مایکل مدسن درحال کار روی پروژههای بزرگی در بخش فیلمهای مستقل بود؛ از فیلم Cookbook for Southern Housewives گرفته تا Resurrection Road Concessions، که قرار بود به زودی اکران شوند. او واقعا مشتاق آغاز فصل جدید زندگیاش بود. مایکل مدسن همچنین درحال آماده کردن کتابی با عنوان اشکهایی برای پدرم: اندیشهها و اشعار یک یاغی بود که اکنون در مرحله ویرایش قرار دارد. مایکل مدسن یکی از بازیگران بزرگ هالیوود بود و قرار است خیلیها دلتنگ او شوند.
ران اسمیت؛ مدیر برنامههای مایکل مدسن
در طول چهار دهه فعالیت حرفهای مایکل مدسن، او اغلب به خاطر ایفای نقشهای خشن، مرموز و شوخ طبع به شهرت رسید. آغاز حرفه بازیگری او در تئاتر شروع شد و نقشهای معمولا کوتاهی در صحنه اجرا کرد. او در شرکت تئاتر اسپنولف در شیکاگو زیر نظر جان مالکوویچ به عنوان کارآموز فعالیت میکرد. او به واسطه چهره جذاب و خشن خود، توانست وارد سینما شود و اغلب نقشهای جنایتکار به او پیشنهاد میشد.
بعضی اوقات با اینکه فقط ده دقیقه در فیلم حضور دارم، اما آنها عکس من را با یک اسلحه روی پوستر چاپ میکنند؛ خیلی از مردم این را درک نمیکنند که من برای گذارن زندگی و خرید لوازم اولیه برای شش فرزندم مجبور به قبول این نقشها شدم. بنابراین وقتی به من کار پیشنهاد میدادند، با اینکه یک نقش ایده آل نبود، اما من آنها را قبول میکردم.
مایکل مدسن
مایکل مدسن برای اولین بار حضور کوتاهی در فیلم WarGames داشت و از آنجا به عنوان بازیگر به سینما معرفی شد. او همچنین در فیلمهای Special Bulletin ، Racing with the Moon، The Natural، The Killing Time، Iguana به عنوان نقشهای کوتاه و کم تاثیرگذار بازی کرد.
مایکل مدسن توانست با صدای خشدار، نگاه تاثیرگذار و رفتاری که ترکیبی از تهدید و طنز بود، به سادگی به عنوان بازتابی از یک مرد آمریکایی در سینما حضور پیدا کند. مردی که نه میتوان او را قهرمان خطاب کرد و نه ضد قهرمان؛ بلکه یک مرد واقعی و پر از تنقاض و زخم بود.
سگهای انباری و آغاز دوره جدید
بعد از پر شدن کارنامه کاری مایکل مدسن با فیلمهای جنایی و همچنین نقشهای غالبا منفی و خشن، کوئنتین تارانتینو تصمیم گرفت تمام ویژگیهای این بازیگر را ترکیب کند و آن را در غالب نقشی متفاوت در فیلم Reservoir Dogs ارائه دهد. فیلمی که اولین تجربه کارگردانی تارانتینو بود و توانست به شهرت بسیار زیادی برسد.
نقش آقای بلوند، نقطه عطفی بزرگی در کارنامه کاری مایکل مدسن بود. این نقش دقیقا همان چیزی بود که مدسن در طول این سالها تلاش میکرد در فیلمهای سیاه سفید آن را پیدا کند و از آن یک برند بسازد؛ که تقریبا همین اتفاق هم افتاد. سکانس شکنجه در این فیلم با موسیقی بک گراند Stuck in the Middle With You به یکی از ماندگارترین سکانسهای سینمای هالیوود تبدیل شد.
با اینکه مدسن پس از این فیلم مدتی از کوئنتین تارانتینو دور بود، اما پس از گذشت یک دهه باری دیگر در فیلمهای Kill Bill و The Hateful Eight که توسط تارانتینو کارگردانی شده بود، ایفای نقش کرد. او همچنین در طول این مسیر در فیلمهای پر سر و صدای دیگر مثل Thelma & Louise و Sin City بازی کرد.
هالیوود؛ پلهی صعود یا سیاهچاله سقوط؟
مایکل مدسن پس از کلی زحمت و بازیگری نقشهای کوتاه و خاکستری، هیچ وقت نتوانست در جریان اصلی هالیوود قرار بگیرد. با اینکه با اشخاص بزرگی کار کرد و ورود او به سینما ورود درستی بود، اما نتوانست فرصت مناسبی برای تبدیل شدن به یک نقش محوری و اصلی را پیدا کند. هرچند ظاهرا مدسن قرار بود در فیلمهایی مثل LA Confidential و Natural Born Killers در نقش اصلی بازی کند، اما به دلایل نامشخصی آنها را دست داد.
وقتی از پا افتاده بودم و همه چیز از هم پاشیده بود، انتظار داشتم هالیوود دستم را بگیرد. اما چنین اتفاقی نیفتاد.
مایکل مدسن در مصاحبه با گاردین سال 2004
او به واسطه این خیانت هالیوود، متوجه این موضوع شد که اصلا متعلق به این دوران از سینما نبوده است. او خودش را متعلق به فیلمهای سیاه و سفید میدانست. دورانی که به گفته او، مردان واقعی در پرده نقرهای حضور داشتند؛ از قهرمان تا ضد قهرمان، همگی میتوانست با دیالوگهای ساده، قلب تماشاگر را تسخیر کنند؛ بدون اینکه به زرق و برقهای امروزی نیازی باشد.
هالیوود بستری بود که هیچ وقت مایکل مدسن را در مرکز خود نکشاند. زیرا این مرد، آنقدر درگیر نقشهای فرعی و کوتاه شده بود که هالیوود قبول نمیکرد مردی با چنین کارنامهای را وارد فیلمهای مهم خود کند. آن هم کسی که چهره و رفتار او به معنای واقعی مانند یک مرد کلاسیک و با جذبه بود. جالب است بدانید که مایکل مدسن پس از اینکه متوجه شد سینمای مدرن در حقش کم لطفی کرده، به این موضوع اشاره کرد که بیشتر به کارهای سنتی مردانه مثل رانندگی کامیون، کندن زمین و کلا زندگی سخت روازنه علاقه داشت؛ نه بازی در نقشهای جنایتکار و منفی که هیچ سود کلانی برای کارنامه هنری او نداشتند.
یاغی خشن در مقابل مهربانی دلسوز
پیش از این در مورد شکل هنری مایکل مدسن صحبت کردیم. مایکل مدسن تنها یک بازیگر نبود؛ بلکه در اواخر دوران هنری خود نیز شعر میسرایید. این اشعار او در کتابی با عنوان اشکهای برای پدرم: افکار و اشعار یک یاغی گرد هم آمده و در مرحله ویرایش قرار دارد. عنوان کتاب به سادگی شخصیت مدسن را توضیح میدهد؛ یاغی که شاعر نیز است. مردیست از جنس خشونت اما با روحیه حساس. ترکیبی از تندخویی و نرمخویی. شخصیتی که در سینما نیز میتوانست چنین تضادی را نشان دهد.
مایکل، صحنه را ترک کرد. او رعد بود و مخمل، شیطنتی در دل لطافت، شاعری در لباس یاغی. کسی که با زندگی درگیر بود؛ آن هم به شکلی بلند، درخشان و قهرمانگونه
ویرجینیا مدسن؛ خواهر مایکل مدسن
شاید مایکل مدسن از دید رسانهها و اعضای هالیوود یک ستاره بی ثبات و نافرجام بوده باشد؛ اما در دل مخاطبان واقعی سینما، او نماد یک مرد سنتی و کلاسیک بود. کسی که صداقت و درد مردانهای داشت. او صدایی خشن داشت که با لطافت نیز آمیخته شده بود. او به دیار باقی شتافت، اما هیچوقت حضور او تکرار نخواهد شد. حضوری که اگر بیشتر به آن دقت میشد، میتوانست به موفقیت بیشتری برسد.