حتی اگر تمام جهان از سوختهای فسیلی فاصله بگیرد، شیوههای فعلی کشاورزی و تغذیه باعث افزایش دمای زمین تا ۱.۵ درجه سانتیگراد نسبت به دوران پیشاصنعتی خواهد شد، مرزی بحرانی که در توافق اقلیمی پاریس تعیین شده است. هرچه از این حد فراتر برویم، پیامدهای تغییرات اقلیمی شدیدتر خواهد شد.
خبر خوب این است که مؤثرترین راه برای جلوگیری از فاجعه را میدانیم: مردم در کشورهای ثروتمند باید غذاهای گیاهی بیشتری استفاده کرده و مصرف گوشت قرمز، مرغ و لبنیات را کاهش دهند. چنین تغییری در رژیم غذایی، در کنار کاهش ضایعات غذایی و همچنین بهبود بهرهوری کشاورزی، میتواند انتشار سالانه گازهای گلخانهای ناشی از سیستمهای غذایی را بیش از نصف کاهش دهد. این یکی از یافتههای اصلی گزارش جدید کمیسیون EAT-Lancet است؛ نهادی پژوهشی معتبر، متشکل از دهها متخصص در حوزههای تغذیه، اقلیم، اقتصاد، کشاورزی و سایر زمینهها.
این گزارش نشان میدهد که کشاورزی نقش عمدهای در عبور از چندین «مرز سیارهای» از جمله انتشار گازهای گلخانهای که غذا و کشاورزی ۳۰ درصد آن را تشکیل میدهند، دارد. این مرزها شامل محدودیتهایی هستند که اگر نقض شوند، پایداری زیستمحیطی زمین به خطر میافتد.
گزارش جدید بر پایه گزارش نخست کمیسیون در سال ۲۰۱۹ بنا شده، پژوهشی گسترده که بررسی میکند چگونه میتوان نیازهای تغذیهای جمعیت رو به رشد جهان را تأمین کرده و در عین حال در چارچوب مرزهای سیارهای باقی ماند. به گفته یوهان روکستروم (Johan Rockstrom) که در یک شبکه خبری توضیح میداد، گزارش را بسیار تأثیرگذار عنوان کرد و در سیاستگذاریها و متون دانشگاهی بهطور گستردهای مورد استناد قرار گرفت، اما همچنین هدف حملات شدید از سوی گروههای وابسته به صنعت گوشت، برخی دانشگاهیان و چهرههای تأثیرگذار قرار گرفت که شاید برای آنها به نوعی اطلاعات نادرست و انکار علم اقلیم تلقی شده باشد.
ردپای زیستمحیطی عظیم غذا از منابع مختلفی از جمله پاکسازی زمین برای چراگاه دام و کشت محصولات (که بسیاری از آنها برای تغذیه دامها تولید میشوند)، تریلیونها پوند کود حیوانی، آروغهای سرشار از متان گاوها، ضایعات غذایی، تولید و آلودگی ناشی از کودهای شیمیایی و سوختهای فسیلی مورد استفاده در مزارع و زنجیرههای تأمین ناشی میشود.
اما این تخریب بهطور نامتناسبی برای تأمین رژیمهای غذایی سرشار از گوشت و لبنیات در کشورهای ثروتمند انجام میشود، که نوعی نابرابری غذایی جهانی را نشان میدهد. گزارشات جدید نشان میدهد رژیم غذایی ۳۰ درصد از ثروتمندترین کشورهای جهان بیش از ۷۰ درصد فشارهای زیستمحیطی ناشی از سیستمهای غذایی را ایجاد میکند.
برای هدایت بشریت به سوی مسیری سالمتر و پایدارتر، کمیسیون، رژیم غذایی سلامت سیارهای (Planetary Health Diet) را توصیه میکند؛ رژیمی که شامل غلات کامل، میوهها، سبزیجات، حبوبات و مغزها به میزان بیشتر از مصرف فعلی در کشورهای با درآمد بالا و متوسط همراه با کاهش مصرف گوشت، لبنیات و شکر است.
در مناطق فقیرتر مانند آفریقای سیاه و جنوب آسیا، کمیسیون، افزایش مصرف بیشتر محصولات حیوانی و همچنین تنوع بیشتر در غذاهای گیاهی را توصیه میکند. این توصیهها بر اساس نیازهای تغذیهای و کمبودهای موجود در این مناطق تنظیم شدهاند. اگر این رژیم غذایی گیاهی در سطح جهانی پذیرفته شود، میتواند از مرگ زودرس تا ۱۵ میلیون نفر در سال جلوگیری کند. (کمیسیون تأکید میکند که این رژیم نقطه شروعی است و باید با توجه به نیازها و ترجیحات فردی، رژیمهای محلی، دسترسی به غذا و سایر عوامل تنظیم شود).
این رژیم همچنین صنعت جهانی غذا را دگرگون خواهد کرد، بهطوریکه میلیاردها حیوان کمتر برای تولید گوشت پرورش داده شده و تولید حبوبات، مغزها، ماهی و غلات کامل بهطور قابلتوجهی افزایش مییابد. اگرچه بسیاری از مناطق و کشورها در حال حاضر بیش از مقدار توصیهشده ماهی مصرف میکنند، اما تولید جهانی ماهی در طول زمان طبق پارامترهای گزارش افزایش خواهد یافت تا پاسخگوی تقاضای جمعیتهای در حال رشد باشد. بهجای انتظار برای تغییر رفتار غذایی میلیاردها نفر، کمیسیون مجموعهای از سیاستها را از جمله اصلاح وعدههای غذایی مدارس، دستورالعملهای تغذیهای دولتی و یارانههای کشاورزی، محدودسازی تبلیغات غذاهای ناسالم و مقررات زیستمحیطی سختگیرانهتر برای مزارع را توصیه میکند.
اگر توصیههای اصلی کمیسیون EAT-Lancet اجرا شوند، تغییر رژیم غذایی به سمت مصرف بیشتر غذاهای گیاهی میرود و منجر به کاهش سهچهارم انتشار گازهای گلخانهای کشاورزی خواهد شد. سایر توصیهها مانند بهبود بهرهوری محصولات زراعی و دام و کاهش ضایعات غذایی نیز اهمیت دارند، اما تأثیر آنها بسیار کمتر از تغییر رژیم غذایی خواهد بود و تنها یکچهارم کاهش مورد انتظار در انتشار گازهای کشاورزی را شامل میشوند.
این گزارش دقیق و چندلایه بوده اما نتایج آن چندان جدید نیستند. در دو دهه گذشته، دانشمندان حجم عظیمی از مطالعات درباره تأثیرات زیستمحیطی کشاورزی منتشر کردهاند و به همان نتایج بهویژه اینکه کشورهای ثروتمند باید رژیم غذایی خود را به سمت گیاهمحوری تغییر دهند، رسیدهاند. با این حال، این پیام با چند استثنا نتوانسته اقدام مؤثری از سوی دولتها، شرکتهای غذایی یا حتی جنبشهای زیستمحیطی برانگیزد.
این بیعملی در حالی رخ داده که شواهد علمی بهطور فزایندهای بر ضرورت تغییرات اساسی در سیستم غذایی تأکید دارند. بسیاری از سیاستگذاران و فعالان اقلیمی ترجیح دادهاند به جای مواجهه با چالشهای فرهنگی و اقتصادی مرتبط با کاهش مصرف گوشت، به راهحلهای فنی و تدریجی بسنده کنند. این شکست تا حدی با واکنش تهاجمی و انکارگرایانه صنعت گوشت نسبت به اجماع علمی درباره گوشت، آلودگی و تغییرات اقلیمی قابل توضیح است. صنعت گوشت با صرف منابع مالی گسترده تلاش کرده تا روایتهای علمی را تضعیف، افکار عمومی را منحرف و سیاستگذاریها را به نفع خود تغییر دهد. این اقدامات شامل حمایت از پژوهشهای جانبدارانه، لابیگری در نهادهای دولتی و همکاری با سازمانهای غیردولتی زیستمحیطی بوده است.
در سال ۲۰۱۰، به نظر میرسید که ایالات متحده و سایر کشورهای ثروتمند ممکن است رژیمهای غذایی گیاهمحور را بپذیرند: برخی پژوهشگران و روزنامهنگاران پیشبینی کردند که محصولات گوشت گیاهیِ با کیفیت بهتر از شرکتهایی مانند Beyond Meat و Impossible Foods میتوانند صنعت گوشت سنتی را حمایت کنند. دولتها نیز در چند کشور رژیمهای غذایی گیاهمحور را توصیه و کمپینهایی مانند دوشنبههای بدون گوشت (Meatless Monday) و سبزیجات (Veganuary) نیز شتاب گرفتهاند.
این روندها تهدیدی وجودی برای بخش دامداری محسوب شده و در همین فضا بود که نخستین گزارش EAT-Lancet منتشر شد. این گزارش در سطح بینالمللی خبرساز شد، اما واکنش منفی سریع بود: صنعت گوشت عملیات هماهنگ و موفقی برای حمله آنلاین به گزارش ترتیب داد. اندکی بعد، سازمان جهانی بهداشت حمایت خود از مراسم رونمایی گزارش را پس گرفت. یکی از نویسندگان گزارش گفت که با «نظرات واقعاً زننده» غافلگیر شده است و نویسندهای دیگر گفت که با پیامدهای منفی در مسیر حرفهای خود مواجه شده است.
در سالهای بعد، صنعت گوشت تلاشهای خود را برای هدایت سیاستها و روایتها به نفع خود و خلاف اجماع علمی افزایش داد:
اول، از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، شرکتها و گروههای صنعتی گوشت در اروپا موفق شدند سیاست اقلیمی اتحادیه اروپا را تضعیف کنند.
دوم، تعداد نمایندگان صنعت گوشت در کنفرانس سالانه تغییرات اقلیمی سازمان ملل از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ سه برابر شد.
سوم، گزارش سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ درباره کاهش انتشار گازهای گلخانهای در سیستم غذایی، کاهش مصرف گوشت را بهعنوان راهکار مطرح نکرد، که برخی دانشمندان زیستمحیطی آن را «گیجکننده» دانستند (احتمالاً به دلیل فشار شدید صنعت گوشت بر مقامات سازمان ملل).
این صنعت هزینه زیادی صرف حمله به شرکتهای تولیدکننده گوشت گیاهی، کماهمیت جلوهدادن تأثیرات زیستمحیطی گوشت، نزدیکی با سازمانهای زیستمحیطی و ترویج این روایت که اصلاحات داوطلبانه و تدریجی در روشهای دامداری کافی هستند، صورت داده است. اکنون که جاهطلبیهای جهانی برای کاهش مصرف گوشت و تولید دام در برابر فشار شدید صنعت گوشت رنگ باختهاند، گزارش جدید EAT-Lancet بیش از هر زمان دیگری مهم و آسیبپذیر به نظر میرسد.
اما نگرانی اصلی این است که بخش عمدهای از جنبش اقلیمی بیش از حد مایل است با رویکردها و روایتهای ترجیحی صنعت همراه شود، زیرا بسیاری از فعالان زیستمحیطی مانند تقریباً همه افراد در جامعه نمیخواهند بپذیرند که کاهش مصرف گوشت در کشورهای ثروتمند غیرقابل مذاکره است. این موضوع زمانی آشکار شد که در رویداد Climate Week NYC ماه گذشته، دومین گردهمایی بزرگ جهانی درباره تغییرات اقلیمی برگزار شد.
این رویداد سالانه حدود ۱۰۰ هزار شرکتکننده را برای بیش از ۱۰۰۰ برنامه در سراسر شهر گرد هم میآورد. امسال، تنها پنج برنامه به غذاهای گیاهی بهعنوان راهحل تغییرات اقلیمی اختصاص داشت. بهعبارت دیگر، آنچه دانشمندان زیستمحیطی مؤثرترین راهحل برای مقابله با حدود ۱۶ درصد از انتشار گازهای گلخانهای میدانند، تنها حدود ۰.۵ درصد از برنامهها را به خود اختصاص داد. در همان زمان، بخشهای گوشت و لبنیات موفق شدند حضور گستردهای در برنامههای غذا و کشاورزی هفته اقلیم داشته باشند.
ائتلاف پروتئین (Protein Pact)، مجموعهای از شرکتها و گروههای تجاری فعال در حوزه گوشت و لبنیات، حامی یکی از پنلهای برگزارشده توسط شرکت رویدادهای اقلیمی Nest Climate Campus بود. این شرکت یکی از نمایندگان ائتلاف پروتئین را که در صحنه اصلی سخنرانی کرد بهعنوان «کارشناس اقدام اقلیمی» معرفی کرده بود. ائتلاف پروتئین همچنین یکی از حامیان اصلی شرکت رویدادهای کشاورزی Regen House بود که چندین روز از برنامههای اقلیم را میزبانی کرد. در همین حال، مؤسسه گوشت (Meat Institute)، بنیانگذار ائتلاف پروتئین، حامی برنامههایی بود که توسط اندیشکده غیرانتفاعی Food Tank برگزار شد.
اگر ائتلاف پروتئین در زمینه مقررات زیستمحیطی آمادگی مصالحه داشت و درباره تأثیرات اقلیمی صنایع خود صادقانهتر صحبت میکرد، موضوع متفاوت بود. اما بسیاری از اعضای آن در برابر اقدامات زیستمحیطی لابی میکنند و ردپای زیستمحیطی صنعت را کماهمیت جلوه میدهند. برخی از آنها حتی در کارزار مخالفت با نخستین گزارش EAT-Lancet مشارکت داشتند. با توجه به این سابقه، حضور صنعت گوشت در هفته اقلیم چیزی جز تلاش برای تطهیر وجهه عمومی به نظر نمیرسد.
این پویایی که در آن روایتهای صنعت گوشت در بخشهای زیادی از جنبش زیستمحیطی پذیرفته و مشروع جلوه داده میشوند، به ناآگاهی عمومی درباره آلودگیهای این صنعت و کمگزارششدن آن در رسانههای خبری کمک کرده است. طبق تحلیل جدید و اختصاصی سازمان زیستمحیطی Madre Brava، تنها ۰.۴ درصد از پوشش خبری اقلیمی در رسانههای انگلیسیزبان ایالات متحده، بریتانیا و اروپا به گوشت و دامداری اشاره دارد. این سازمان همچنین نظرسنجیای در میان ساکنان ایالات متحده و بریتانیا انجام داد و دریافت که آنها تأثیرات زیستمحیطی کشاورزی حیوانی را دستکم میگیرند.
بسیاری از اخبار اقلیمی از جمله همین گزارش، ناامیدکننده و سرشار از حس شکست هستند. این احساس یاس در روز غذا که توسط یکی از رویدادهای هفتهی اقلیم که توسط بنیاد خیریه اقلیمی Tilt Collective برگزار شد نمود پیدا کرده و این بنیاد از رژیمهای غذایی گیاهمحور حمایت کرد.
در بسیاری از کنفرانسهایی که درباره تغییر رژیم غذایی بشر به سمت گیاهمحوری برگزار شده، معمولاً با چهرههای تکراری مواجه میشویم. اما در روز غذا اینطور نبود. چهرههای ناآشنای زیادی حضور داشتند، افرادی از بنیادهای اقلیمی، سازمانهای زیستمحیطی، نهادهای دولتی و دانشگاهها که همگی مشتاق بودند با این مسئله بزرگ، چالشبرانگیز و جذاب و هرچند که ترسناک مواجه شوند.
روز بعد، رویدادی درباره روزنامهنگاری اقلیمی برگزار شد که توسط رسانه غیرانتفاعی Sentient ترتیب داده شده بود؛ رسانهای که درباره گوشت و محیطزیست گزارش منتشر میکند. فضای سالن مملو از روزنامهنگاران و متخصصان ارتباطاتی بود که بیشتر آنها تاکنون درباره این موضوعات مطلبی منتشر نکرده اما برای یادگیری آمده بودند.
این رویدادها و معدود برنامههایی که بر غذاهای گیاهی تمرکز داشتند، تحتالشعاع حضور صنعت گوشت در هفته اقلیم قرار گرفتند. اما همین برنامهها نشان داد که پذیرش عمومی درباره ضرورت تغییر رژیم غذایی در حال افزایش و زمان برای اقدام رو به اتمام است. با توجه به وضعیت سیاست و مقررات زیستمحیطی، شاید این بهترین چیزی باشد که میتوان به آن امید داشت.