- 2025-03-08
شهاب حسینی در فیلم «رها» به کارگردانی حسام فرهمند یکی از درخشان‌ترین نقش‌آفرینی‌های جشنواره چهل‌وسوم فیلم فجر را رقم زد. او در این فیلم، نقش پدری متفاوت را ایفا کرد و وارد چالش احساسی بسیار جذابی شد. حسینی با تمام وجودش پدری را به تصویر کشید که پس از یک بحران روحی بسیار بزرگ، با فقر دست‌وپنجه نرم میکند و نمی‌تواند کوچکترین نیازهای فرزندانش را برآورده کند. حتی خوشبینی و تلاش برای تزریق امید به خانواده هم نمی‌تواند وضعیت نابسامان زندگی خانواده‌اش را بهبود ببخشد. شهاب حسینی پیش از «رها» بارها در قالب پدرهایی با ویژگی‌های مختلف نقش‌آفرینی کرده است.
به گزارش فیلم‌نیوز، به بهانه بازی درخشان شهاب حسینی در نقش پدر متفاوت فیلم «رها» به کارگردانی حسام فرهمند، مروری داریم بر مهمترین نقشهای پدر ایفا شده توسط این بازیگر.
تب سرد | علیرضا افخمی | 1382
شهاب حسینی در سریال «تب سرد» از موقعیت پدرانه‌اش سو استفاده میکند.
در سریال «تب سرد» شهاب حسینی نقش مرد جوان کارخانه‌داری را بازی می‌کرد که به خاطر ورشکستگی کارخانه به مشکلات مالی برمی‌خورد اما نمی‌توانست این مسئله را در خانواده بازگو کند. برای همین هم نقشه میکشید تا به‌طور غیرمستقیم از پدر همسرش پول بگیرد. با دو نفر هماهنگ می‌کرد که فرزندش را بدزدند و مبلغ زیادی طلب کنند تا از این طریق بتواند خانواده همسرش را تحت فشار بگذارد. نقشهای که در نهایت به ضررش تمام می‌شد. حسینی بیست سال پیش در این سریال نقش پدر را ایفا کرد و جنس مواجهه‌اش با این نقش متفاوت با حالا بود.
سوپراستار | تهمینه میلانی | 1387
«سوپر استار» شهاب حسینی را را در نقش پدر در موقعیتی متفاوت به تصویر می‌کشد.
شهاب حسینی در فیلم «سوپراستار» در نقش کوروش زند یک بازیگر مطرح سینما ظاهر شده؛ مردی بسیار خوشگذران و عیاش که به‌خاطر شهرتش می‌تواند دست به هرکاری بزند. در میان روابط گسترده‌ای که دارد، روزی با دختری نوجوان مواجه می‌شود که برخلاف سایر طرفدارانش رفتار میکند و می‌خواهد رفته‌رفته به او نزدیک شود. او ادعا میکند دخترش است و این مسئله به لحاظ روانی، زندگی کوروش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. او در وهله اول به حرف دختر بهایی نمی‌دهد و او را از خودش می‌راند اما بعد از اینکه به مشکلات دیگری در زندگی دچار می‌شود حس میکند دختر تنها نقطه اتصال او با زندگی است و به همین دلیل تلاش میکند هرطور شده او را پیدا کند و برگرداند. تبدیل شدن یک شبه از مردی عیاش و خوش گذران به به پدر یک دختر نوجوان اتفاق مهمی بود که شهاب حسینی باید برای «سوپراستار» با آن کنار می‌آمد. حسینی با آرامش مخصوص به خودش توانست از مرز میان این دو دوره مهم زندگی عبور کند. او در طول مسیر فیلم وضعیت‌های سخت زیادی را از سر گذراند و به اوج فروپاشی رسید. همین هم قدرت بازیگری شهاب حسینی را بیش از پیش در این فیلم آشکار کرد. حسینی برای فیلم سوپر استار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
جدایی نادر از سیمین | اصغر فرهادی | 1389
شهاب در فیلم «جدایی نادر از سیمین» نقش پدری از طیقه فرودست را بازی میکند.
همسر حجت بدون اینکه او را در جریان بگذارد پرستاری از پدر آلزایمری نادر را به عهده می‌گیرد اما روزی که دست پدر راا به تخت بسته و بیرون رفته نادر سر می‌رسد و از او شکایت میکند. حالا پای حجت به میان می‌آید. مردی از طبقه فرودست که هم برای فرزندش پدر خوبی است و هم در کل مردی قابل احترام. اولین بار که او را در بانک و در مواجهه با نادر می‌بینیم چیزی جز احترام و ادب از او درک نمی‌کنیم اما وقتی متوجه می‌شود نادر همسرش را هل داده و جنین توی شکم همسرش مرده است، دیگر نمی‌تواند سکوت کند. او مقابل نادر می‌ایستد و حاضر نمی‌شود به این راحتی از حق پدری‌اش بگذرد. او به خوبی در جایگاه یک مرد از طبقه خودش قرار می‌گیرد. رفتارش با توجه به موقعیتی که در ان قرار دارد کاملا منطقی است و حتی از موقعیت و جایگاهش در مقابل نادر دفاع میکند و می‌گوید: «واقعا تصور شما از ما چیه؟ فکر می‌کنید صبح تا غروب مثل حیوان می‌افتیم روی زن و بچه‌مون و کتکشون می‌زنیم؟» حسینی بازی یک دست، باورپذیر و کاملا قابل درک از خودش به نمایش می‌گذارد و با اینکه در مقابل نادر شخصیتی عصبی‌تر و تندخوتری به نظر می‌رسد اما در نهایتا تصویری در ذهنمان باقی از او باقی نمی‌ماند. حسینی در جشنواره سی‌ونهم برای این نقش دیپلم افختار گرفت.
حوض نقاشی | مازیار میری | 1394
شهاب حسینی در فیلم «حوض نقاشی» در قامت پدری که مبتلا به اوتیسم است به ایفای نقش پرداخته.
«حوض نقاشی» فیلمی متفاوت برای شهاب حسینی شبود. او برای بازی در نقش مردی دارای معلولیت ذهنی، کاملا از قالب اصلی‌اش خارج شده و سعی کرده بود در تمام وجوه به قالبی جدید دربیاید. محور اصلی فیلم، تمرکز روی احساسات و عواطف پدر و مادری دارای معلولیت ذهنی بود. با بزرگ شدن فرزندشان، رابطه آنها با او کم می‌شد و پسرشان به واسطه نزدیک شدن به دوستانش در مدرسه، خجالت میکشید آنها را به عنوان پدر و مادرش معرفی کند. با این حال این مسئله ذره‌ای از عواطف آنها نسبت به فرزندشان کم نمی‌کرد. تلاش می‌کردند تا خودشان را به او ثابت کنند و همین مسئله هم مهمترین بعد احساسی فیلم را رقم می‌زد. حسینی در جایگاه یک پدر، تمام تلاشش را می‌کرد تا بتواند توجه پسرش را جلب کند. او موفق شد هم احساسات مخاطبانش را برانگیزد و هم نقش پدری متفاوت را به نمایش بگذارد.
هزارتو | امیرحسین ترابی | 1397
شهاب حسینی در «هزار تو» موقعیت دیگری را در نقش پدر تجربه میکند.
در فیلم «هزارتو» به کارگردانی امیرحسین ترابی، شهاب حسینی نقش پدر پسربچه‌ای را بازی میکند که به خاطر بی‌توجهی‌های پدرش گم می‌شود و محور اصلی داستان هم پیرامون همین مسئله شکل می‌گیرد. پدر خانواده ابتدای فیلم نگران و مستاصل به خانه می‌آید و از گم شدن فرزندشان خبر می‌دهد. از اینجا جستجو برای پیدا شدن فرزند شروع می‌شود و مدام پای مشکلات دیگری در زندگی به میان می‌آید. با فاش شدن راز خیانت مرد و رها کردن فرزندش برای رفتن سراغ زنی دیگر مسئله ابعاد پیچیده‌تری پیدا میکند. شهاب حسینی در قالب این نقش سعی کرده است از یک سو پدری نگران و وحشت‌زده به نمایش بگذارد و از سوی دیگر کاری کند تا راز بی‌وفایی‌اش برملا نشود و مشکلات را به گردن همسرش بیندازد. نهایتا اما به جایی می‌رسد که دیگر پاسخی برای سوالات همسرش ندارد. شهاب حسینی برای بازی در این فیلم از جشنواره سانفرانسیسکو جایزه گرفت.
نبات | پگاه ارضی | 1398
شهاب حسینی در «نبات» در نقش پدری ظاهر شده که به تنهایی دخترش را بزرگ کرده است.
شهاب حسینی در فیلم «نبات» به کارگردانی پگاه ارضی در نقش پدر یک دختر نوجوان ظاهر شده است. پدر و نبات رابطه شاد و دوستانه‌ای باهم دارند و سال‌هاست بدون حضور مادر به زندگی کنار هم خو گرفته‌اند. در ادامه اما ورود یک زن به زندگی آنها و فاش یک راز درباره گذشته این خانواده باعث می‌شود زندگی‌شان با چالش‌هایی روبه‌رو شود. شهاب در این فیلم شمایلی واقعی از یک پدر به نمایش گذاشته. سعی میکند هم از دخترش مراقبت کند و هم رابطه دوستانه‌ای با او داشته باشد و جای خالی مهر مادری را برایش پر کند. در فیلم «نبات» شاهد یکی از موفق‌ترین رابطه‌های پدر و فرزندی از سوی شهاب حسینی هستیم.
پوست شیر | جمشید محمودی | 1401
شهاب حسینی در سریال پوست شیر نقش یک پدر داغ‌دیده را بازی کرد.
محب پلیسی تنها و مغموم بود که به خاطر رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیره‌ای دخترش را از دست داده و هنوز نتوانسته بود به زندگی معمولی‌اش بازگردد. محب از زندگی، خدا و شغلی که داشت، خشمی عمیق به دل گرفته و نمی‌توانست دنیا را بدون حضور دخترش تحمل کند. دستبند دخترش را مدام در دست داشت و تمام مدت در انتظار گرفتن انتقام بود. پرونده نعیم باعث شد بار دیگر برای انتقام خون یک دختر به میدان برگردد. شهاب حسینی با تصویر کلیشه‌ای که همیشه از پلیس در ذهن داشتیم متفاوت عمل کرد و به خوبی توانست این سرگشتگی و خشم و عصیان را در قالب شخصیت محب به نمایش بگذارد. او مدام خشمگین و عصبی می‌شد، پرخاش می‌کرد و رفتار خشونت‌بار بروز می‌داد اما نهایتا تمام مدت پشت نعیم ایستاده بود و از او دفاع می‌کرد. انگار با قتل ساحل یک بار دیگر دختر خودش را از دست داده و به همین دلیل احساساتش به دل می‌نشست.
گناه فرشته | حامد عنقا | 1402
رابطه شهاب حسینی با دخترش در «گناه فرشته» جذاب از کار درآمده بود.
در سریال «گناه فرشته» شهاب حسینی را در نقش یک وکیل دادگستری می‌بینیم که درگیر پرونده قتلی می‌شود. دختری نوجوان دارد که از مشکلات میان پدر و مادر وکیلش آسیب می‌بیند. شهاب حسینی از یک سو سعی میکند در جریان پرونده‌ای که پای همسرش هم به آن باز شده از دخترش مراقبت کند و از سوی دیگر می‌خواهد تایید او را در مسیر پیشبرد پرونده داشته باشد. او با دخترش رفتاری صمیمی و دوستانه دارد و در این دنیا فقط برایش مهم است که جلوی چشم او آدم بدی به نظر نرسد. «گناه فرشته» سریال چندان قابل‌قبولی نیست اما نقش شهاب حسینی جزو نکات مثبت آن به حساب می‌آید.
رها | حسام فرهمند | 1403
شهاب حسینی در «رها» یکی از متفاوت‌ترین پدرهای کارنامه‌اش را بازی کرده است.
شهاب حسینی در نقش پدر یک خانواده ظاهر شده که اوضاع مالی خوبی ندارد. نمی‌تواند زندگی خوبی برای همسر و فرزندانش مهیا کند اما سعی میکند آنها را به بهتر شدن اوضاع امیدوار نگه دارد. زمانی که می‌فهمد لپ‌تاپ دخترش را دزدیده‌اند و پولی برای انجام پروژه‌هایش ندارد، باز هم با خوشبینی سراغ تهیه لب‌تاپ جدید می‌رود و مقابل سرکوفت‌های همسرش دم نمی‌زند. تا جایی که بالاخره با واقعیت زندگی‌اش مواجه می‌شود و دیگر ظرفیتی برای ادامه دادن ندارد. بخش مهمی از جذابیت فیلم روی دوش بازی درخشان شهاب حسینی است. او تلاش میکند مثل پدرهایی مسئولیت‌پذیر رفتار کند و هربار به در بسته می‌خورد. اجازه نمی‌دهد حتی در بدترین شرایط هم بچه‌هایش احساس ناامیدی کنند. با وجود اینکه خوشبین به نظر می‌رسد اما شرمندگی دائمی را می‌توان در چهره‌اش دید. مدام سرش پایین است و در مقابل همسرش که او را بی‌کفایت می‌خواند حرفی برای گفتن ندارد. حسینی به‌قدری با نقش یکی شده که کاملا می‌توانیم شمایلی از پدری شکست‌خورده را در او ببینیم. سکانس پایانی فیلم اوج نابودی این پدر را به نمایش می‌گذارد.
