مهدی هاشمی یکی از بازیگران مطرح دهههای شصت و هفتاد و هشتاد سینما و تلویزیون است؛ بازیگری که نقشهای مهم زیادی در کارنامهاش برجا گذاشته و مدام به دنبال چالش با نقشهای متنوع و پیچیده است. از میان نقشهای قدرتمند کارنامهاش، در بعضی از آنها با چالشهای بیشتری همراه بوده. از «مرگ یزدگرد» و «افسانه سلطان و شبان» گرفته تا «هیچ» و «آلزایمر» و … هاشمی امسال با نقشی باز هم متفاوت در فیلم «مرد آرام» به کارگردانی بهنوش صادقی در جشنواره چهلوسوم فیلم فجر حضور پیدا کرده است. در این فیلم چالشی مهم با نقش مردی افغانستانی دارد.
به گزارش فیلمنیوز، در این پرونده سراغ فیلمهایی رفتهایم که مهدی هاشمی برای نقشآفرینی آنها درگیر چالشهای زیادی شده است. طبیعتا فیلمهای مهم بسیاری مثل «دو فیلم با یک بلیت»، «همسر»، «زرد قناری»، «خارج از محدوده» و … هم در کارنامه این بازیگر به چشم میخورند اما سعی کردهایم از میان کارنامهاش صرفا روی آثاری دست بگذاریم که در آنها این بازیگر را در شمایلی متفاوتتر دیدهایم.
مرد آرام | بهنوش صادقی | 1403
«مرد آرام» یکی از فیلمهای مهدی هاشمی در جشنواره چهل و سوم است.
مهدی هاشمی پس از مدتها امسال با نقشی چالشبرانگیز در جشنواره فجر چهلوسوم حضور پیدا کرده است. او با گریم و لحن متفاوت در نقش مردی افغان ظاهر شده که دختری نوجوان را به عقد خود در میآورد. هاشمی برای باورپذیری نقش چهرهاش را تغییر داده و با چشمانی روشن و موها و ریشهایی مشابه مردان افغان به میدان آمده است. هاشمی علاوه بر تسلط روی لهجه سعی کرده بخش مهمی از احساساتش را به واسطه نگاهها و حالات چهره به نمایش بگذارد. مواجهه او با یک دختر نوجوان و رفتاری که از خود بروز میدهد به چالش مهم او برای این نقش تبدیل شده است.
آقایوسف | علی رفیعی | 1389
مهدی هاشمی برای فیلم «اقا یوسف» برنده سیمرغ بلورین شد.
یکی از نقشهای متفاوت کارنامه مهدی هاشمی را سال 1389 در «آقایوسف» علی رفیعی شاهد بودیم. هاشمی در آن فیلم نقش مردی را داشت که مجبور بود در خانه مرد مهندسی کار کند و تمام تلاشش را به کار میگرفت تا دخترش چیزی از این ماجرا نفهمد. رفتار ملموس او به عنوان یک کارگر ساده منزل و موضع پایینی که داشت احساسات مخاطبان را درگیر میکرد. مواجهه او با کارهای یواشکی دخترش و شکی که به رابطه او با مهندس داشت زندگیاش را تحتتاثیر قرار داده بود و به مسئله اصلی این فیلم تبدیل شده بود. هاشمی برای بازی در این فیلم و همچنین فیلم «آلزایمر» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره سیام فیلم فجر گرفت.
آلزایمر | احمدرضا معتمدی | 1389
مهدی هاشمی در جشنواره بییست و نهم علاوه بر «آقا یوسف» فیلم «آلزایمر» را هم در بخش مسابف داشت.
در «آلزایمر» به کارگردانی احمدرضا معتمدی، یکی دیگر از نقشهای چالشبرانگیز مهدی هاشمی رقم خورد. در این فیلم نقش مردی را بازی میکرد که فراموشی گرفته و هیچ خاطرهای از گذشته به یاد نمیآورد. سر از خانوادهای در میآورد که پسرشان سالها پیش در تصادفی مرده بود اما همسرش این واقعیت را نمیپذیرفت. او معتقد بود شوهرش بالاخره یک روز برمیگردد و وقتی مردی با هویت جعلی مقابلش قرار میگرفت میپذیرفت که او همسرش است. هاشمی کاراکتر مردی شیرینمغز را داشت که رفتارهای عجیبی از خود بروز میداد اما ایمان زن به بازگشت همسرش بیشتر از این بود که بتواند این مسائل را تشخیص دهد. هاشمی به هیچعنوان اغراق نمیکرد و رفتارش بسیار ملموس و قابل درک به نظر میرسید.
هیچ | عبدالرضا کاهانی | 1388
«هیچ» از فیلمهای بحثبرانگیز کارنامه هاشمی است.
در فیلم «هیچ» عبدالرضا کاهانی بازی درخشانی را از هاشمی شاهد بودیم. چالش او در این فیلم به بیماری عجیبوغریبش برمیگشت. او به بیماری پرخوری دچار بود و تمام فکر و ذکرش این بود که غذای بیشتری به دست بیاورد. برای خوردن حاضر است به هر خفتی تن دهد. همه سعی میکنند او را از خودشان برانند اما وقتی میفهمند بدنش کلیهساز است و میتوانند به واسطه او تجارت راه بیندازند، رفتارشان با او تغییر میکند و از اینجا به بعد است که شخصیت نادر هم تغییر میکند. وجود این شخصیت در فضای ابزورد خانوادهای پایینشهری موقعیت بامزهای را میساخت و معنای مهمی را منتقل میکرد. هاشمی بهخوبی توانسته بود ابعاد مختلف این نقش را درونی کند و بازی باورپذیری به نمایش بگذارد.
روزگار قریب | کیانوش عیاری | 1381
دکتر قریب در سریال «روزگار قریب» یکی از نقشهای ماندگار مهدی هاشمی است.
بسیاری از مخاطبان تلویزیون هنوز هم معتقدند «روزگار قریب» کیانوش عیاری با بازی مهدی هاشمی یکی از بهترین سریالهای تلویزیونی دهه هشتاد است. چالش مهم هاشمی با نقش به این برمیگشت که باید خلقوخوی یک شخصیت واقعی را در دنیای معاصر به تصویر میکشید. طبیعتا کوچکترین اشتباه، تبعات زیادی برایش به همراه داشت. درست است که بخشی از سریال درباره کودکی و جوانی این شخصیت بود و توسط بازیگران دیگری پیش میرفت اما از آنجایی که مدام به صحنه مرکزی بازمیگشتیم بازی او بیشتر از همه به چشم آمد. او تصویری ملموس و باورپذیر از این پزشک مشهور به نمایش گذاشت و با استقبال بسیار زیادی روبهرو شد. البته از کارگردانی قدرتمند کیانوش عیاری و هدایت او نباید غافل شد.
هزاران چشم | کیانوش عیاری | 1380
مهدی هاشمی در سریال «هزاران چشم» در نقشهای مختلف بازی کرده است.
مهدی هاشمی در سریال «هزاران چشم» نقش مردی نابینا را بازی کرد و این نقش هم چالش زیادی برایش داشت. او در یک مجله فعالیت میکرد و نامههایی را که مردم مینوشتند میخواند و هربار خودش را در فضایی ترسیم میکرد که آنها تجربهاش کرده بودند. درواقع نابینایی این شخصیت باعث شده بود تخیلی قوی داشته باشد و بتواند در خیالش با ماجراهای آن نامهها همراه شود. «هزاران چشم» به کارگردانی کیانوش عیاری یکی از سریالهای مهم اوایل دهه هشتاد بود، فضایی متفاوت داشت و در هر اپیزود ماجرایی جدید را پیش میبرد.
معجزه خنده | یدالله صمدی | 1375
مهدی هاشمس در «معجزه خنده» حضور درخشانی دارد.
در دهه هفتاد مهدی هاشمی در فیلمهای متنوع زیادی بازی کرد اما «معجزه خنده» یکی از پرچالشترین آنها بود. هاشمی در این فیلم نقش دکتری روانپزشک را داشت که با تخصص خندهدرمانی به ایران میآمد و میخواست این شیوه را در یکی از مراکز رواندرمانی پیاده کند. او موقعیتی را پدید میآورد که بتواند از طریق شوخی و خنده و خوشگذرانی راهی برای درمان بیماران روانی پیدا کند و برای همین هم انواع و اقسام روشها را به کار میگیرد و در نقشهای متفاوتی فرو میرود. خیلیها نقش او را در «معجزه خنده» با نقش رابین ویلیامز در فیلم «Awakenings» مقایسه کردهاند.
مرگ یزدگرد | بهرام بیضایی | 1360
مهدی هاشمی با فیلم «مرگ یزدگرد» و نقش پیچیده «آسیابان» فعالیت در سینما را آغاز کرد.
یکی از مهمترین و پرچالشترین نقشهای مهدی هاشمی سال 1360 در فیلم مهم «مرگ یزدگرد» به کارگردانی بهرام بیضایی رقم خورد؛ نقشی تاریخی که آن را با گریمی متفاوت پیش برد. او مرد آسیابانی است که پس از مرگ یزدگرد سوم به جرم کشته شدن شاه همراه با زن و دخترش محاکمه میشود. مواجهه او با نقش این آسیابان و دیالوگهای سختی که بهرام بیضایی برایش نوشته بود این نقش را به چالشی مهم در کارنامهاش بدل کرد. او احساسات مختلفی از کینه و ترس و استیصال را همزمان به نمایش گذاشت و یکتنه بخش مهمی از موفقیت فیلم را رقم زد.
افسانه سلطان و شبان | داریوش فرهنگ | 1360
مهدی هاشمی با سریال «افسانه سلطان و شبان» به مخاطب عام معرفی شد.
در سریال «افسانه سلطان و شبان» با دو نقش متفاوت به میدان آمد. در یک نقش با گریم در قالب مرد چوپانی ظاهر شد که از مال دنیا جز گوسفندهایش چیزی نداشت و از سوی دیگر نقش پادشاه را بازی میکرد که خدم و حشم دورش را گرفته بودند و از زندگی در بیابان چیزی نمیدانست. جابهجایی این دو شخصیت و قرار گرفتن هریک از آنها در موقعیتهای متضاد، عامل اصلی جذابیت این سریال بود. هاشمی در هر دو نقش توانسته بود موقعیت بیگانگی با شرایط را به نحو احسن اجرا کند و طنز جذابی پیش روی مخاطبانش بگذارد. در دهه شصت این سریال بسیار مورد توجه قرار گرفت و بعد از آن هم در سالهای مختلف بارها از تلویزیون بازپخش شد. درواقع میتوان گفت محبوبیت هاشمی از همین سریال شکل گرفت.