- 2025-10-14
وحید سعیدی| ناصر تقوایی رفت آرام و بی سروصدا ، امروز دوشنبه 23 مهر روح از جسم او پرکشید و در آغوش آسمان آرام گرفت، اما حیات معنوی او سالها پیش به پایان رسیده بود، سالهایی که پروژههایش یکی بعد از دیگری نیمهکاره رهاشدند و او ترجیح داد تا عطای فیلسمازی را به لقایش ببخشد و گوشه عزلت برگزیند در گوشهای از این شهر درندشت از هیاهوها فاصله بگیرد و روزگار بگذراند. چراکه او را متهم به یک مشکل شخصی کرده بودند، مشکلی که بهانهای شده بود تا بگویند بواسطه آن نمیتواند فیلم بسازد، در حالیکه در همین سینما کارگردانان بسیاری بودند و هستند که همین مشکل را داشتند و دارند اما سال به سال فیلم و سریال میسازند و برخی هم سریالهای چندصد میلیاردی.
ناصر تقوایی با فیلم ضد جریان «آرامش در حضور دیگران» کارش را شروع کرد.
1) ناصر تقوایی یکی از پیشگامان موج سینمای ایران است، او در روزگاری پا به عرصه فیلمسازی گذاشت که نبض بازار در دست کارگردانانی بود که با فرمولهای امتحان پس داده یکی بعد از دیگری فیلم میساختند و از این کمپانی به آن کمپانی در آمد و شد بودند تا سیاهه کارنامه خود را قطورتر کنند. اما تقوایی آمده بود تا داشتههای خود از زندگی پیرامونش را با زبان سینما به مردمی عرضه کنند که چشمشان به تماشای بزن بزنهای کلاه مخملیها و رقص و آوازهای کابارهای عادت کرده بود. او در این وانفسا «آرامش در حضور دیگران» را ساخت تا نشان دهد جامعه شهری آن روزگار با چه چالشهایی دست به گریبان است. شکست تجاری این فیلم تقوایی را مجبور کرد تا برای ادامه حیات فیلمسازیاش به سمت اثری قهرمانمحور برود. ماحصل این تصمیم ساخت فیلم «صادق کرده» بود ، اما او در این بزنگاه هم تن به فرمولهای رایج سینمای آن سالها نداد و فیلمی ساخت با یک قهرمان عاصی. قهرمانی عصیانگر که هیچ شباهتی به قهرمانهای فیلمفارسیها نداشت. او نشان داد که قواعد ساخت فیلم پرمخاطب را هم میداند اما با راه و روش خود از همین رو در ساخته بعدیاش سراغ بهروز وثوقی ستاره بیرقیب آن روزها رفت و نقش اصلی فیلم «نفرین» را به او سپرد تا شاهد یکی از متفاوتترین نقشآفرینیها این ستاره در فیلمی ضد جریان باشیم. تقوایی در همان سالها نشان داد اهل باج دادن نیست حتی به مخاطب.
«دایی جان ناپلئون» بیشک بهترین سریال تاریخ تلویزیون است.
2) طی این سالها نظر سنجیهای بسیاری درباره بهترین سریال تاریخ تلویزیون انجام شده که در همه آنها «دایی جان ناپلئون» با اختلاف عنوان بهترین و بیبدیلترین را به خود اختصاص داده، اما خروجی رسمی اکثر این نظرسنجیها چیز دیگری بوده. بیشک روحیه محافظهکاری موجب شد تا داییجان ناپلئون کنار بماند. اما این ساخته تقوایی بینیاز از این نظرسنجیها توانست قلب و روح هر مخاطبی که به تماشای آن مینشیند را تسخیر کند. تقوایی چنان روحی به شاهکار ایرج پزشکزاد دمید که هنوز هم با گذشت دههها از ساخت آن هنوز هم اثری زنده و پویاست. او این اثر را با چنان ظرافتی به تصویر کشید که در هر دوره و دههای مخاطب آیینهای از جامعه همان روزگار را در آن میبیند گویی داییجان ناپلئون در همان سال و دوره ساخته شده و این یعنی معجزه فیلمسازی.
یکی از بهترین اقتباسهای تاریخ سینمای ایران فیلم «ناخدا خورشید» است.
3) ناصر تقوایی با «نفرین» و در ادامه با «دایی جان ناپلئون» نشان داد که تبحر عجیبی در اقتباس از آثار ادبی دارد. گام سوم او به تصویر کشیدن یکی از رمانهای محبوب ارنست همینگوی یعنی «داشتن و نداشتن» بود. تقوایی به شکل معجزهآسایی از این رمان اثری میسازد که انگار همینگوی این داستان را بر مبنای فرهنگ و جغرافیای جنوب ایران نوشته و تقوایی فقط آن را به تصویر کشیده است. او چنان اقتباسی از این نوشته دارد که مخاطب هم روح رمان را در جای جای اثر ساری و جاری میبیند و هم روح زیست و فرهنگ ایران به خصوص خطه جنوب را. «ناخدا خورشید» یک کلاس درس است برای همه آنهایی که میخواهند فیلم اقتباسی بسازند، ایکاش آنهایی که امروز برای ساخت یک سریال اقتباسی پرهیاهو میلیاردها هزینه کردهاند ، پیش از شروع کارشان چندباری به تماشای این ساخته جاویدان ناصر تقوایی مینشستند و یاد میگرفتند اقتباس یعنی چه.
«کاغذ بی خط» یک فیلم اعتراضی آرام است.
4) «کاغذبی خط» آخرین ساخته به نمایش درآمده ناصر تقوایی است که از عمر آن 24 سال میگذرد. تقوایی در واپسین روزهای دوره اول اصلاحات سراغ این فیلم رفت. او در این برهه هم مرعوب فضای حاکم بر سینما نشد. سینمایی که بعد از «آژانس شیشهای» و بازشدن فضا در دوران اصلاحات پر شده بود از فیلمهای اعتراضی. فیلمهایی که بیش از اینکه حرف بزنند در حال فریاد زدن بودند. اما تقوایی با همان نگرش همیشگی خود کاغذ بیخط را ساخت. فیلمی که آینهای است از همه آنچه که در چهار سال اول دولت اصلاحات اتفاق افتاده بود. تقوایی در قالب قصه یک زن خانه دار از طبقه متوسط که همسرش مهندس معماری است جذابترین و تاثیرگذارترین فیلم اعتراضی آن سالها ساخت. او با روایت زندگی این زوج نقبی زد بر همه آنچهکه در آن دوره اتفاق افتاده بود. «کاغذ بی خط» را باید چندبار دید چون در هر نوبت نشانهای جدید میتوان از آن کشف کرد.
«زنگی و رومی» یکی از سه اثر نیمه تمام ناصر تقوایی است.
5) تقوایی از سال 1349 که وارد دنیای سینما شد تا سال 1382 که «چای تلخ» را جلوی دوربین برد 33 سال در سینما فعال بود. او طی این مدت با احتساب دو اثر نیمه کارهاش و سریالی که برای تلویزیون ملی ساخت 10 اثر جلوی دوربین برد. این یعنی هر سه سال یک فیلم. که البته در این میان دو اثرش در مرحله فیلمبرداری و یک سریالش هم در مرحله پیش تولید متوقف شدند. از او در نهایت یک سریال (دایی جان ناپلئون) و هفت فیلم به یادگار ماند. اما نقطه تاریک ماجرا دقیقا همان جایی است که او نتوانست سه اثری مهمش را به سرانجام برساند و بعد از ناتمام ماندن «چای تلخ» 22 سال خانه نشین شد. تهیهکنندههای هر سه اثر مدعیاند که مشکلات شخصی تقوایی بزرگترین مانع در سر راه به سرانجام نرسیدن این پروژهها بوده، اما سوال اینحاست که در سینمای ما فقط تقوایی با این مشکلات دست به گریبان بود، چرا دهها فیلسماز دیگر با مشکل مشابه سال به سال سریال و فیلم میسازند و به برخیها هم پروژههای بلند مدت چندصد میلیاردی داده میشود. مشکل به تقوایی ربطی نداشت. ارادهای وجود داشت که این ابرکارگردان فیلم نسازد وگرنه میشد مثل بسیاری دیگر با مشکل او کنار آمد و فیلمهایش را به سرانجام رساند. به هرحال قرائت تقوایی از موضوعاتی که در این آثار نیمه تمام سراغشان رفته بود تحمل زیادی میطلبید.