logo logo

موضوع وبلاگ، اخبار و مجله نسل بعدی برای شما برای شروع به اشتراک گذاری داستان های خود از امروز!

فیلم و سریال

بهترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵؛ نقد و بررسی ۱۵ شاهکار سینمایی امسال‌

خانه » بهترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵؛ نقد و بررسی ۱۵ شاهکار سینمایی امسال

avatar
Author

نویسنده


  • 2025-12-30

بگذارید روراست باشیم؛ ژانر اکشن گاهی شبیه آن دوست قدیمی است که فقط یک داستان تکراری برای تعریف کردن دارد. اما امسال؟ امسال ورق برگشت. وقتی به لیست بهترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵ نگاه می‌کنیم، با مجموعه‌ای روبرو می‌شویم که هم عجیب است و هم باشکوه. بله، ماجراجویی‌های ابرقهرمانی و دنباله‌های آشنا سر جایشان بودند، اما حتی آن‌ها هم توانستند گرد و خاک کلیشه‌ها را بتکانند و شمایلی تازه از نمادهای قدیمی بسازند.

اما ماجرا فقط به بلاک‌باسترها ختم نشد. ۲۰۲۵ سالی بود که کارگردانان مؤلفی مثل پل توماس اندرسون و رایان کوگلر تصمیم گرفتند وارد رینگ بوکس شوند و قواعد بازی را تغییر دهند. در سمت دیگر طیف، فیلم‌هایی داشتیم که با آغوش باز به سمت سینمای عامه‌پسند (Pulp) رفتند و پادزهری گوارا برای فرنچایزهای خسته و تکراری سال‌های قبل شدند.

در این مقاله از ویجیاتو، می‌خواهیم ذره‌بین نقد را برداریم و ببینیم سینمای اکشن در سالی که گذشت، چه چیزی در چنته داشت. کمربندها را ببندید.

فهرست برترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵

در ادامه بدون ترتیب خاصی، بهترین فیلم‌های اکشن ۲۰۲۵ را معرفی می‌کنیم. در این فهرست سعی شده تا برای تمام سلایق فیلمی در نظر گرفته شود؛ از شاهکار سینمایی پل توماس اندرسون گرفته تا فیلم‌های عامه‌پسند‌تری مثل The Accountant 2.

The Accountant 2

فیلم حسابدار ۲

ژانر اکشن، درست مثل هر ژانر دیگری در تاریخ هنر، دوره‌های اوج و فرود خودش را دارد. اگر احساس می‌کنید مدتی است در دره گیر کرده‌ایم، کاملاً حق دارید؛ دره‌ای که نامش «جان ویک» است و به خاطر حجم عظیمی از فضایی که این فرنچایز پیشگام از سال ۲۰۱۴ اشغال کرده، ایجاد شده است. در حالی که حدود دوازده فیلم جریان اصلی تلاش کردند (و اکثرا شکست خوردند) تا از موج موفقیت آن اثر سواری بگیرند، دنیای «مستقیم به ویدیو» (DTV)، سینمای بین‌الملل و پلتفرم‌های استریم شاهد انبوهی از فیلم‌های اکشن قرص و محکم بودند که در دهه گذشته منتشر شدند. شاید تأثیر آن‌ها بر اکشن هالیوودی به اندازه کافی پرسروصدا نبوده باشد، اما کم‌اهمیت هم نیست. یکی از فیلم‌های اکشن استودیویی که حس می‌شد می‌توانست از دل همان دنیای DTV بیرون آمده باشد، فیلم «حسابدار» محصول ۲۰۱۶ بود؛ معجونی عجیب از تریلرهای توطئه‌آمیز به سبک رابرت لادلوم و درام خانوادگی که با تفنگ و انفجار ترکیب شده بود.

حالا تقریبا یک دهه بعد، «حسابدار ۲» با بازگشت بخش بزرگی از بازیگران و عوامل فیلم اول اکران شده است. اما اشتباه نکنید، این فیلم فقط نسخه بن افلک از فرنچایز «بورنِ» مت دیمون نیست. این دنباله ثابت کرد در دنیایی که سندروم‌ها می‌توانند یک ابرقدرت باشند و خون غلیظ‌تر از آب است، هنوز راه‌های نرفته زیادی برای کاوش وجود دارد. در جایی که فیلم اصلی فضایی غمگین و سنگین داشت، دنباله آن با اضافه شدن «براکستون» (با بازی جان برنتال) به عنوان نقش مکمل اصلی، تغییر لحن داده و به یک «بادی مووی» (Buddy Movie) تمام‌عیار تبدیل شده است. شیمی بین او و کریستین ولف (افلک) باعث می‌شود فیلم The Accountant 2 شبیه ترکیبی از 48 Hrs و Rain Man به نظر برسد. ترکیب درام شخصیت‌محور و اکشن واقع‌گرایانه باعث شده تا این اثر در ژانری که شاید بیش از حد سعی دارد با اغراق بیشتر روی دست خودش بلند شود، متمایز شود. «حسابدار ۲» به طرز طراوت‌بخشی ساده و بی‌آلایش است، با بازیگران جذابی که نقش آدم‌های باهوش و جدی را بازی می‌کنند؛ آدم‌هایی که وقت تلف نمی‌کنند، حساب دشمنان را می‌رسند و می‌روند.

Ballerina

فیلم بالرینا

بهترین ویژگی فیلم بالرینا این است که واقعا یک فیلم «جان ویک» نیست. بله، داستان در همان جهان می‌گذرد و حتی کیانو ریوز افسانه‌ای در نقش قاتل مشهور حضوری کوتاه دارد. با این حال، فیلم از قرار دادن ویک (یا شخصیت‌های نزدیک به او) در مرکز داستان پرهیز می‌کند. در عوض، با تمرکز بر یک تازه‌وارد که تازه دارد الفبای پیمایش در این دنیای پیچیده و تودرتوی قاتلان و رازهایشان را یاد می‌گیرد، فرنچایز را بازآفرینی می‌کند.

آنا د آرماس در نقش «ایو ماکارو»، بازی را در سطح دشواری بالاتری نسبت به «بابا یاگا» تجربه می‌کند. به جای اینکه یک قاتل کارکشته و همه‌فن‌حریف باشد، او یک تازه‌وارد مطلق است که خود را وسط نقشه‌ای می‌بیند که می‌توان آن را با اطمینان فرمولِ تیپیکالِ «جان ویک» نامید: مجموعه‌ای از سکانس‌های مبارزه پیچیده که قهرمان داستان تنها به سختی و با چنگ و دندان از آن‌ها جان سالم به در می‌برد و همه این‌ها با قطره‌چکانی از اطلاعات داستانی و ملاقات‌های پرتنش بین آدم‌های خوش‌تیپ به هم متصل می‌شوند. فرنچایز «جان ویک» خیلی وقت پیش فهمید که می‌خواهد چه باشد و «بالرینا» مسیر زیادی را طی می‌کند تا راه‌های جدیدی برای ارائه ضرب‌آهنگ‌های امضای این مجموعه پیدا کند.

هنوز باید دید که ایو ماکارو و شخصیت برجسته دیگر فیلم یعنی دنیل پاین (نورمن ریدس) در درازمدت چه سرنوشتی خواهند داشت. اما هنوز هم، بر اساس این فیلم، قطعاً به نظر می‌رسد که سرنوشت این فرنچایز دیگر تنها به شانه‌های فزاینده دردناکِ یک نفر وابسته نیست. د آرماس با فیزیک بدنی متفاوت و سبک مبارزه‌ای که بیشتر روی سرعت و چابکی استوار است، ثابت کرد که می‌توان در یک دنیای مردانه، اکشنی متفاوت خلق کرد.

F1

فیلم F1

بیایید یک چیز را همین اول روشن کنیم: فیلم F1 بهترین فیلم سال نیست، عمدتا به این دلیل که فیلمنامه‌اش بدون نقص و حفره نیست. اما وقتی صحبت از شکوه بصری محض و سکانس‌های اکشن مهیج می‌شود، کمتر فیلمی در سال ۲۰۲۵ می‌تواند با انرژی جنبشیِ درام مسابقه‌ای جوزف کوشینسکی برابری کند. درست شبیه به اثر قبلی این فیلمساز یعنی Top Gun: Maverick، این تلاش بی‌وقفه کوشینسکی برای رئالیسم در صحنه‌های اکشن است که فیلم را تا این حد سرگرم‌کننده می‌کند. در اینجا، با قرار دادن بازیگران اصلی در ماشین‌های مسابقه واقعی، فیلم فرمول یک توانسته حس غوطه‌وری بی‌نظیری ایجاد کند (حسی که باعث می‌شود بینندگان احساس کنند خودشان روی صندلی راننده نشسته‌اند).

در واقع، هر سکانس مسابقه از قبلی مو‌به‌تن‌سیخ‌کن‌تر و هیجان‌انگیزتر است. با فیلمبرداری در پیست‌های واقعی فرمول یک، کوشینسکی و گروهش همچنین موفق شده‌اند نشان دهند که مسابقه فقط درباره داشتن یک ماشین سریع نیست؛ بلکه هر تیم F1 برای رسیدن به پیروزی نیاز به یک استراتژی موثر دارد. تماشای سانی هیز (برد پیت)، راننده افول‌کرده فرمول یک که استراتژی‌ها و نقشه‌های فزاینده پوچ و عجیب را وسط مسابقه اجرا می‌کند تا هم تیم خودش و هم دشمنانش را گیج کند، حسی شبیه تماشای یک قهرمان اکشن کلاسیک دهه هشتاد دارد که در آخرین لحظه یک ترفند مضحک و غافلگیرکننده رو می‌کند تا چهل دشمن را درست وقتی که محاصره شده، از پا درآورد. بله، سانی شاید در یک درگیری مسلحانه نباشد، اما ترفندهایی که اینجا به آن‌ها تکیه می‌کند قابل مقایسه با روحیه مبارزه‌طلبِ بی‌امانِ کسی مثل «رمبو» است؛ و مسابقاتی که در آن‌ها شرکت می‌کند، به شیوه خودشان مسئله مرگ و زندگی هستند.

Mission: Impossible – The Final Reckoning

بهترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵

فیلم‌های «مأموریت: غیرممکن» ممکن است با یک تریلر نوآر پیچیده با ست‌پیس‌های اکشن درخشان شروع شده باشند، اما این فرنچایز حالا مترادف است با بدلکاری‌های جسورانه به لطف یک نفر: تام کروز. این میراث تقریبا سی ساله در Mission: Impossible – The Final Reckoning به اوج می‌رسد، جایی که ایتن هانت (کروز) در حالی که با یک هوش مصنوعی شرور و بزرگ می‌جنگد، با خطراتی دست و پنجه نرم می‌کند که پایان جهان را نشانه رفته‌اند. اما با وجود اینکه این پایان‌بندی بزرگ در نقاطی می‌لنگد، سکانس‌های اکشن اضطراب‌آور هستند و مرزهای هر کاری را که هانت تا کنون برای امن‌تر کردن دنیا انجام داده، جابجا می‌کنند.

سبک‌سریِ کنایه‌آمیز قسمت‌های قبلی فرنچایز از بین رفته است، چرا که The Final Reckoning صداقتِ جدی و خشکِ خود را به اکشن‌های بزرگ تعمیم می‌دهد. علاوه بر تیراندازی‌های تاثیرگذار و مبارزات تن‌به‌تن، کریستوفر مک‌کوری کارگردان، یک سکانس زیردریایی درجه یک زیر آب ارائه می‌دهد که از «سکوت» برای ساختن یک حس تنشِ عالی استفاده می‌کند. هانت اینجا تنهاست و به هیچ‌کس نمی‌تواند تکیه کند و صدای وحشتناک چرخش بدنه زیردریایی، طناب دارِ انتظار را دور گردن مخاطب سفت می‌کند در حالی که او دیوانه‌وار دنبال راهی برای خروج می‌گردد. و درست وقتی فکر می‌کنید فیلم نمی‌تواند فراتر از چنین صحنه اکشنِ غریزی‌ای برود، هانت و آنتاگونیست فیلم، گابریل (ایسای مورالس)، خود را درگیر دراماتیک‌ترین جدالِ ممکن روی یک هواپیمای دو باله می‌بینند که منجر به سکانسی می‌شود که قلب را به تپش می‌اندازد و چشم برداشتن از آن غیرممکن است.

Novocaine

Novocaine

نقش برجسته جک کواید به عنوان «وی هیویی» در سریال The Boys بود؛ یک پسر معمولی و خوب که به دنیایی از خشونت پرتاب می‌شود. کواید از آن اجرا الهام می‌گیرد تا در Novocaine خود را به یک ستاره اکشن تبدیل کند. او نقش نیتن کین را بازی می‌کند، یک مدیر بانک که وقتی نامزد جدیدش، شری (امبر میدتاندر) که کارمند بانک است، توسط سارقان گروگان گرفته می‌شود، با عجله برای نجات او می‌رود. بین کواید و میدتاندر، دومی ستاره اکشن با سابقه‌تری است و بگذارید فقط بگویم که فیلم این موضوع را فراموش نمی‌کند.

نیت هیچ مهارت مبارزه با جرم یا کارآگاهی ندارد، اما یک توانایی منحصر‌به‌فرد دارد. به خاطر یک اختلال، او هیچ دردی حس نمی‌کند، حتی از جراحات وحشتناکی مثل چاقو خوردن، سوختگی درجه سه و غیره (به همین دلیل فیلم به نام یک داروی بیهوشی نامگذاری شده است). در حالی که نیت قابل مقایسه با «ولورین» است، یک تفاوت کلیدی وجود دارد: جراحات او درمان نمی‌شوند. او هنوز آسیب می‌بیند و می‌تواند بمیرد، فقط آن را حس نمی‌کند. این ممکن است برای کسانی که هر روز با درد زندگی می‌کنند عالی به نظر برسد، اما Novocaine نشان می‌دهد که این در واقع یک نقطه ضعف است چون نیت نمی‌تواند تشخیص دهد کی در خطر است.

دقیقا همین‌جا شاهد یک فیلمنامه‌نویسی اکشنِ هوشمندانه هستیم؛ تبدیل فاکتوری که می‌توانست قهرمان شما را شکست‌ناپذیر جلوه دهد، به یک نقطه ضعف. توانایی نیت در نادیده گرفتن درد، او را به یک کیسه بوکسِ عالی تبدیل می‌کند و به Novocaine اجازه می‌دهد تا به شکلی یکپارچه اکشن را با کمدی ترکیب کند. صحنه‌ای را در نظر بگیرید که نیت بسته شده و شکنجه می‌شود، یک کلیشه فیلم‌های اکشن. برای اینکه سارقان را از اختلالش باخبر نکند، او مجبور است «وانمود» کند که در عذاب است!

Predator: Badlands

فیلم Predator Badlands

فیلم Predator: Badlands ساخته دن تراختنبرگ نه تنها یکی از بهترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵ است، بلکه یکی از بهترین فیلم‌های علمی-تخیلی هم محسوب می‌شود. تراختنبرگ ظاهرا نحوه عملکرد علمی-تخیلی را درک می‌کند: پرتاب کردن مخاطبان به دنیاهای بیگانه وسیع با حس فیزیکِ غیرمعمول و بیولوژیِ ذوب‌کننده ذهنِ خودشان. شخصیت اصلی فیلم یک «یاتجا» (Yautja) جوان به نام دِک (دیمیتریوس شستر-کولوماتانگی) است که به دنیای دوردست «جنا» سفر کرده تا هیولاهایی که آنجا زندگی می‌کنند را شکار کند. دغدغه‌های دِک، دغدغه‌هایی بیگانه هستند و با این حال به شکلی شبیه به Star Trek، انسانی و قابل درک. او قصد دارد با کشتن یک موجود کینگ‌کونگ مانند، افتخار خانواده‌اش را بازپس گیرد. همه چیز در سیاره جنا طوری تکامل یافته که آسیب بزند: هیولاها عظیم‌الجثه هستند، درختان مهاجم‌اند و حتی چمن‌ها مثل تیغ برنده هستند.

دِک یاد می‌گیرد با همراه شدن با نیم‌تنه بالایی یک اندرویدِ آسیب‌دیده به نام تیا (ال فانینگ)، با انسانیت خود ارتباط برقرار کند. Badlands یکی از معدود فیلم‌هایی است که ممکن است با آن روبرو شوید که هیچ انسانی در آن نیست. و چون دِک مردِ عمل است، با اعتماد به نفس کامل با هیولاها می‌جنگد. هر هیولا سبک حمله متفاوتی را می‌طلبد و اکشن فیلم شفاف، دقیق و منطقی است. در ادامه فیلم، همچنین یک سکانس پرتنش وجود دارد که دِک باید به پایگاه اندرویدها نفوذ کند که به فیلم تنوع اکشنِ زیادی می‌دهد. دِک و تیا یک زوج عجیب و شگفت‌انگیز هستند و فیلم به شکلی خیره‌کننده فیلمبرداری شده است. هیولاها، چاقوها و رستگاری؛ Badlands همه چیز را دارد.

Predator: Killer of Killers

هیجان انگیزترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵

جمعیت طرفدارِ شعار «انیمیشن سینماست» یک پیروزی دیگر به کارنامه‌شان اضافه کردند، آن هم به لطف اکشنِ نوآورانه Predator: Killer of Killers. دن تراختنبرگ، معمارِ جدیدِ این فرنچایز، پس از کارگردانی فیلم تحسین‌شده Prey در سال ۲۰۲۲، به صحنه جرم بازگشت؛ این بار با فیلتر کردنِ فرنچایز کلاسیکِ علمی-تخیلی/اکشن از لنزِ قصه‌گوییِ انیمیشن. ایده یک فیلم آنتولوژی (مجموعه داستان) که یاتجا‌های حیوان‌صفت را در شکارهای مختلف در طول تاریخ بشر به تصویر می‌کشد و آن‌ها را در برابر بزرگترین دشمنان از دوره‌های زمانی متعدد قرار می‌دهد، چیزی است که مخاطبان دهه‌ها آرزویش را داشتند. اما حتی بزرگترین طرفدار Predator هم نمی‌توانست پیش‌بینی کند که این متریال چقدر خوب خود را با استایلیست‌ترین و پر اکشن‌ترین قسمت این مجموعه وفق می‌دهد.

Killer of Killers فقط ضیافتی برای چشم‌ها نیست؛ نمایشی باورنکردنی و خوش‌ساخت از یک ست‌پیسِ تمام‌عیار پشت سر دیگری است. چشمِ جزئی‌نگرِ تراختنبرگ، ترکیب شده با کارِ استودیوی انیمیشن The Third Floor، منجر به چیزی جز سعادتِ خالص و پمپاژکننده آدرنالین نشده است. یک سکانس «پلان-سکانس» خونین در یک دهکده وایکینگ‌ها اجرا می‌شود، یک نبرد حماسی سامورایی روی پشت‌بام‌ها رخ می‌دهد و حتی برای محکم‌کاری یک نبرد هوایی در جنگ جهانی دوم هم داریم؛ همه این‌ها در یک نبرد گلادیاتوری برای اعصار در یک دنیای دوردست به اوج می‌رسند. درست زمانی که بینندگان ممکن است از یک لحن یا سبک خاص خسته شوند، یک سبک کاملا متفاوت وارد می‌شود تا از خلاقیتِ بی‌پایانِ این مدیوم بهره کامل را ببرد. این هم فیلمسازیِ فرنچایزی به روش درست است و هم یادآوری برای استودیوها که خارج از چارچوب فکر کنند. نتیجه نهایی یکی از بهترین و هیجان‌انگیزترین فیلم‌های اکشن ۲۰۲۵ است.

Primitive War

Primitive War

واقعا شوکه‌کننده است که «پارک ژوراسیک» و «دنیای ژوراسیک» چقدر انحصار زیرژانرِ فیلم‌های دایناسوری را در مشت خود نگه داشته‌اند. دایناسورها یک دارایی فکری (IP) نیستند؛ آن‌ها سوختی رسیده و تاریخی برای سینمای اکشنِ علمی-تخیلی هستند. خوشبختانه، کارگردان لوک اسپارک این را فهمید و با حماسه اکشنِ سایز بزرگ، مضحک و بدونِ هیچ‌گونه ترمزِ خود یعنی Primitive War، جونی تازه به این ژانر تزریق کرد. این فیلم همه آن چیزی است که فیلم‌های «ژوراسیک» نمی‌توانند باشند. داستان در طول جنگ ویتنام رخ می‌دهد و حول گروهی از سربازان می‌چرخد که به جنگلی ایزوله فرستاده شده‌اند تا یک جوخه گمشده را پیدا کنند. با این حال، آن‌ها به سرعت می‌فهمند که تنها نیستند… چون این جنگل‌ها لبریز از دایناسور است. هرج و مرجِ ماقبلِ تاریخیِ پر از اکشن آغاز می‌شود.

فیلم Primitive War یک اثر با بودجه کم است، اما اسپارک موفق می‌شود هر دلار را به خوبی خرج کند و کاری کند که این فیلم خیلی گران‌تر از چیزی‌ست که به نظر برسد. نتیجه یک فیلمِ هیولاییِ ماقبلِ تاریخیِ جسورانه است که با یک بی-مووی (B-movie) جنگیِ جدی ترکیب شده. اگر کلیت اثر را در نظر بگیریم، یکی از سرگرم‌کننده‌ترین نمایش‌های عجیب و غریبِ سینمای اکشن است که احتمالا در سال ۲۰۲۵ با آن برخورد خواهید کرد. حقیقتا هیچ چیز دیگری مثل آن وجود ندارد. و برای کسانی که نگرانند بودجه کم باعث شده اسپارک در نشان دادن دایناسورها خساست به خرج دهد، تجدید نظر کنید. تعداد محضِ دایناسورها در این فیلم باعث می‌شود Jurassic World: Rebirth در مقایسه با آن بامزه به نظر برسد. دور از یک تمرین برای خویشتن‌داری، این فیلم نمایشی از افراطِ شادمانه است که در هر پیچ و خم، فراتر از حدِ انتظار ظاهر می‌شود. بازیگران انسانی قرار نیست با جایزه‌ای به خانه بروند، اما همانطور که هریسون فورد یک بار در زمان ساخت Star Wars به مارک همیل گفت: «بچه، این از اون مدل فیلما نیست.» کمربندها را ببندید و از این سواریِ وحشی لذت ببرید.

One Battle After Another

فیلم One Battle After Another

پل توماس اندرسون (PTA) اولین نامی نیست که با فیلمسازی اکشن بلاک‌باستر تداعی کنید، اما انرژی پیش‌رونده فیلم One Battle After Another نشان می‌دهد که او در سطحی جدید کار می‌کند. از آزادسازی محاسبه‌شده یک بازداشتگاه مهاجرت گرفته تا فرار پر تپش گروه French 75 از یک سرقت بانک که به بیراهه رفته، این از آن مدل فیلم‌هایی است که سکانس‌های اکشن در هر قدم در خدمتِ شخصیت‌ها هستند. این فیلم همچنین دارای نوعی طراحی صداست که وزن ترسناک هر تصادف ماشین، شلیک گلوله و انفجار را تقویت می‌کند. تنها در ساعت اول، یک شات تعقیبی هلیکوپتر وجود دارد که پرفیدیا (تیانا تیلور)، یک انقلابی بی‌پروا از گروه French 75 را در تعقیب و گریزی پیاده در خیابان‌ها و داخل یک پارکینگ طبقاتی دنبال می‌کند که ضربان قلبم را به سقف چسباند. در واقع، همیشه تهدیدی آماده است تا درست از کنج دیوار در این فیلم بیرون بپرد.

حتی با اینکه اعتراض آتشین باکتان کراس در حاشیه ماموریت باب (لئوناردو دی‌کاپریو) و سنسی (بنیسیو دل تورو) برای خروج از شهر رخ می‌دهد، اما مولفه‌ای حیاتی از خشمِ جوشان فیلم نسبت به بی‌عدالتی دولتی است. به طور مشابه، لحظات صمیمی‌تر فیلم وقتی PTA تصمیم می‌گیرد دنده را بالا ببرد و گاز بدهد، ده برابر تشدید می‌شوند. درست وقتی فکر می‌کنید One Battle After Another نمی‌تواند از این هیجان‌انگیزتر شود، شما را وسط یک تعقیب و گریز ماشینی تماشایی و شدید در یک جاده بیابانی طولانی پرتاب می‌کند. وقتی دوربین آنقدر به آسفالت نزدیک شد و مثل امواج اقیانوس بالا و پایین می‌رفت، حس کردم دارم عقلم را از دست می‌دهم.

The Running Man

The Running Man

پس از یک تغییر لحنی با تریلر روان‌شناختیِ رویایی Last Night in Soho، ادگار رایت موتور را با اکشن علمی-تخیلی سوپرشارژ شده The Running Man روشن کرده است. بر اساس رمان استیون کینگ که قبلا کلاسیک بامزه و سرگرم‌کننده دهه ۸۰ با بازی آرنولد شوارتزنگر از آن ساخته شده بود، این فیلم احتمالا به شکل درنده‌ای یکی از سرگرم‌کننده‌ترین فیلم‌های کارنامه رایت است. نسخه رایت چابک‌تر و بسیار بسیار خنده‌دارتر است و با قدرت ستاره‌ای ولتاژ بالای گلن پاول نیرو گرفته؛ کسی که فیزیک و ورزشکاری لازم را دارد تا شما را متقاعد کند که واقعا می‌تواند از تعقیب‌کنندگانش سریع‌تر بدود، بهتر شلیک کند و باهوش‌تر عمل کند. یک میلیارد دلار منتظر اوست اگر موفق شود و البته که ورق بر علیه او برگشته، اما مثل «بو جکسون» در بازی تکمو بول، او به شکلی هیجان‌انگیز متوقف‌نشدنی است.

ست‌پیس‌های فیلم رایت وحشیانه پیچیده‌تر از هر چیزی است که او در موزیکال تعقیب و گریز ماشینی کلاسیکش یعنی «بیبی درایور» تلاش کرده بود انجام دهد، با یک سکانس هتل ناک‌اوت که به عنوان یکی از خلاقانه‌ترین تکه‌های بصری فیلمسازی که در تمام سال دیده‌ام، خودنمایی می‌کند. در طول مسیر، پاول با آرایه‌ای رنگارنگ از متحدان موقتی مثل ویلیام اچ. میسی، مایکل سرا و امیلیا جونز برخورد می‌کند و همانطور که همیشه در فیلم‌های رایت صادق است، انتخاب‌های موسیقی دقیق و بی‌نقص هستند.آیا فیلم لحن طنزآمیز خود را با موفقیت انجام می‌دهد؟ فکر می‌کنم بله.

Sinners

فیلم Sinners

از بین تمام ترکیب‌های ممکن ژانر فیلم، اکشن و موزیکال شاید یکی از کمیاب‌ترین جفت‌ها باشند. اما اگر قرار بود این دو ژانر جایی با هم تلاقی کنند، آن جا فیلم ترکیبی ژانر باشکوه رایان کوگلر یعنی Sinners بود. اساسا یک فیلم ترسناک درباره خون‌آشام‌هایی که یک کافه جاز را محاصره می‌کنند، اما همزمان یک درامِ تاریخی با عاشقانه‌ای داغ، سکانس‌های اکشن و یک موسیقی متنِ عالی.

فیلم Sinners حتی المان‌های فیلمِ Heist را هم وارد می‌کند، به طوری که پرده اول صرف جمع کردن یک تیم برای شب افتتاحیه کلوب جدید دوقلوهای اسموک و استک (مایکل بی. جردن) می‌شود. وقتی خورشید در پایان پرده اول غروب می‌کند، خون‌آشام باستانی، رمیک (جک اوکانل) شروع به سربازگیری برای ارتش خونخوار خودش می‌کند، از جمله جذب کردنِ کارکنان کافه. همه چیز به سمت یک رویاروییِ پر هرج و مرج ساخته می‌شود جایی که خون‌آشام‌ها بالاخره از آستانه عبور می‌کنند و جهنم به پا می‌شود: دندان‌ها، چوب‌های نوک‌تیز، آتش و استفاده خلاقانه از یک ساز موسیقی به عنوان سلاح. نهایتا، به عنوان یک دسر خوشمزه، ما تماشا می‌کنیم که اسموک یک کمین تک‌نفره برای اعضای کو کلاکس کلان (KKK) که خودشان برای یک کمینِ سپیده‌دم برنامه‌ریزی می‌کردند، اجرا می‌کند. فیلم Sinners مدتی طول می‌کشد تا به ست‌پیس‌های اکشن بزرگش برسد، اما این فقط باعث می‌شود وقتی از راه می‌رسند، رضایت‌بخش‌تر باشند.

Superman

فیلم سوپرمن ۲۰۲۵

سوپرمن زمانِ زیادی را در مرکز توجه داشته است. از حضور در بی‌شمار کتاب کمیک تا تمرکز مرکزی انیمیشن‌های کوتاه، سریال‌های تلویزیونی و جریانی بی‌پایان از فیلم‌های فرنچایزی و ترکیبی، پروفایل سینمایی «مردِ پولادین» پربار است. بنابراین، حتی اگر به من می‌گفتید جیمز گان برجسته سکان‌دار یک فیلم سوپرمن شده، تمایل من این بود که ابرویی بالا بیندازم، شانه‌ای بالا بیندازم و به زندگی‌ام ادامه دهم. تقریبا مطمئنم که تنها نبودم.

اما در سال ۲۰۲۵ کلارک کنت بار دیگر به سینماها پرواز کرد و در این فرآیند، قلب نسل کاملا جدیدی از طرفداران قهرمانان اکشن را تسخیر کرد. خود شخصیت به شکلی ماهرانه توسط دیوید کورنسوت به تصویر کشیده شد، کسی که سطحی تازه از انسانیت و همذات‌پنداری را به این بیگانه اهل زمین آورد. فیلم ریبوت گان اینجا متوقف نشد. نقش‌های مکمل اکشن‌محور در این فیلم صاف و ساده خیره‌کننده بودند. نیکلاس هولت یک لکس لوتر بسیار باورپذیر و جذاب بود. ناتان فیلیون، ایزابلا مرسد، رکس میسون و ماریا گابریلا د فاریا در نقش شخصیت‌های ابرقدرت خود عالی بودند. حتی کریپتو، سگ سوپرمن هم سهمی از اکشن داشت. هر بخش از اکشن این فیلم متعادل، سبک‌بال و با در نظر گرفتن اینکه از دلِ دارایی‌ای می‌آید که اکشنش در گذشته تا حد مرگ تکرار شده، به شکل غافلگیرکننده‌ای منحصر به فرد احساس می‌شد. این یک فیلم ابرقهرمانی نادر است.

Warfare

فیلم Warfare

دسته‌بندی Warfare به عنوان یک فیلم اکشن، حس کاملا درستی ندارد. هر چه باشد، هدف اکثرِ سینمای اکشن، هیجان‌زده کردن، خوشحال کردن و لرزاندن مخاطب با خشونتی است که در فاصله‌ای مناسب به تصویر کشیده شده تا حس فانتزی بدهد. هیچ آدم سالمی نمی‌خواهد از خشونت واقعی لذت ببرد. بدین ترتیب، کارگردانان الکس گارلند و ری مندوزا، خود ماهیت این ژانر را با این فیلمِ جنگی هم‌زمان (Real-time) به چالش می‌کشند؛ جایی که تک‌تک ضرب‌آهنگ‌ها و لحظات، مستقیما از خاطرات مردانی گرفته شده که از آزمون واقعی الهام‌بخش فیلم جان سالم به در برده‌اند.

پس از یک پرده اول که عمدا عذاب‌آور است تا نشان دهد جنگ چقدر می‌تواند خسته‌کننده باشد، تیراندازی شروع می‌شود و دیگر هرگز متوقف نمی‌شود. ما خودمان را در کنار جوخه‌ای از سربازان، گیر افتاده در یک خانه تنها می‌یابیم، در حالی که برای بقا در برابر یک یورش می‌جنگند و هیچ نیروی کمکی‌ای در راه نیست. ما شاهد اعمال قهرمانانه و شجاعت هستیم، اما همچنین بزدلی و خباثت. گارلند و مندوزا قضاوت نمی‌کنند؛ آن‌ها صرفا یک ضربه مشت استرس‌زا به شکم را یکی پس از دیگری به تصویر می‌کشند و به بیننده اجازه می‌دهند با افکار خودش تنها بماند. اینکه تمام این اتفاقات زیر رگبار مداوم و ظاهرا بی‌پایان گلوله (که طوری میکس شده تا بلند، ناخوشایند و صرفا ترسناک باشد) رخ می‌دهد، قطعا Warfare را به یک فیلم اکشن تبدیل می‌کند. اما آن را به فیلم اکشنی تبدیل می‌کند که از ما می‌پرسد چرا ما اصلا از اکشن لذت می‌بریم و همچنین فیلمی که دعوتی است برای مقایسه مستقیم بین واقعیت و نسخه‌های داستانی جنگ که در سایر فیلم‌ها دیده می‌شود. تماشایش سخت است، اما اثری است که هر خوره اکشنی که به زبان خشونت سینمایی و نحوه پاسخ ما به آن علاقه‌مند است، باید فورا به دنبالش باشد.

جمع‌بندی

لیست بهترین فیلم های اکشن ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که این ژانر هنوز زنده و پویاست. از تجربه‌گرایی Warfare تا لذت خالص F1، امسال برای هر سلیقه‌ای چیزی داشت. حالا نوبت شماست. کدام یک از این فیلم‌ها را دیده‌اید یا برای دیدنش لحظه‌شماری می‌کنید؟ آیا موافقید که سوپرمن جیمز گان بهترین نسخه قرن اخیر بود؟

منبع


0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

اشتراک گذاری

لینک های مفید