رسول صدرعاملی در فیلم جدیدش «زیبا صدایم کن»، برای نقش مردی با سابقه بیماری روانی دست روی امین حیایی گذاشته است. نقش حیایی در این فیلم پیچیدگیهای زیادی دارد و توانسته است با دقت و ظرافت زیاد، از پس ایفای آن بربیاید. حیایی برگ برنده اصلی فیلم «زیبا صدایم کن» است. او هم در شیوه نگاه کردن و حالات چهره و هم رفتار و بیان کاری کرده است با تمام وجود بتوانیم احساساتش را در جایگاه یک پدر بیمار و مستاصل درک کنیم.
به گزارش فیلمنیوز، «زیبا صدایم کن» به کارگردانی رسول صدرعاملی یکی از اثار موفق جشنواره امسال است. به بهانه نمایش این فیلم در پنجمین روز جشنواره فجر، ابعاد مختلف نقش خسرو را با بازی امین حیایی بررسی میکنیم.
ویژگی ظاهری | امین حیایی در «زیبا صدایم کن» نقش بیماری را بازی میکند که هنوز بهبود پیدا نکرده و آماده حضور در جامعه نیست. در روز تولد دخترش از بیمارستان روانی فرار میکند و با لباسهای آبیرنگ مخصوص بیمارستان در سطح شهر میگردد. موها و ریشهایش نامرتب است و چهرهاش لاغر و زرد به نظر میرسد.
بسیاری معتقدند امین حیایی یکی از شانسهای اصلی کسب سیمرغ بلورین است.
اهمیت نقش | حیایی در این فیلم نقش بیمار روانی را بازی کرده که سالها بستری بوده است. او تمام مدت منتظر بوده دوره بیماریاش طی شود و بتواند برای تولد دخترش کنارش باشد. چند روز مانده به تولد دخترش متوجه میشود پزشکها مرخصی او را تایید نکردهاند و اجازه خروج ندارد. برای همین هم تصمیم میگیرد از بیمارستان روانی فرار کند و خودش را به دخترش برساند. کل فیلم در رابطه با همراهی این پدر و دختر پیش میرود. با فیلمی خیابانی روبهرو هستیم. تمام ماجرای آن در یک صبح تا شب و در خیابانهای شهر تهران روایت میشود. کارگردان سعی کرده با حرکت دادن این دو شخصیت در خیابانها، آنها را در موقعیتهای مختلف قرار دهد و تغییرات هریک را در ارتباط با دیگری به نمایش بگذارد. آنها در این مسیر به شناختی عمیقتر از هم میرسند.
امین حیایی در فیلم «زیبا صدایم کن» ابعاد شخصیتی خسرو را به خوبی درک کرده است.
جنس بازی | حیایی چند سال پیش در فیلم سینمایی «شعلهور» به کارگردانی حمید نعمتالله در نقش مردی شکستخورده و تنها که حتی پسرش هم او را باور نمیکند ظاهر شده بود. او امسال در نقش خسرو شمایلی دیگر از پدری شکستخورده را به نمایش گذاشته است. حیایی در قالب نقش مردی قرار میگیرد جز دخترش به هیچ چیز دیگری فکر نمیکند. با اینکه رفتار خوبی از دخترش نمیبیند اما دلسرد نمیشود، مدام دنبالش میرود و بدون اینکه او بخواهد همراهیاش میکند. برای سوالهای دخترش درباره اینکه چرا تنهایش گذاشته پاسخی ندارد، فقط نگاه میکند و به او اطمینان میدهد که همهچیز را درست میکند. او نه در طرز راه رفتن و نه شیوه صحبت کردن شباهتی به پدرهای دیگر ندارد. مدام خرابکاری میکند و همهچیز را بهم میریزد. او حتی پولی برای خریدن لباس ندارد و برای رها شدن از لباس بیمارستان هم به دخترش وابسته است. گهگاه که از زمان خوردن قرصهایش میگذرد، اوضاع روحیاش بهم میریزد و کنترلی روی رفتارش ندارد. امین حیایی با دقت زیاد روی جزئیات رفتار چنین شخصیتی سعی کرده است احساسات پدری با این ویژگیها را بسیار دقیق روایت کند. از یک طرف به خاطر مشکلاتی که برای دخترش پیش امده احساس خجالت و شرم میکند و از سوی دیگر تلاش میکند لبخند بزند و به او روحیه بدهد. او کاملا روی حالات چهرهاش مسلط است و خوب میداند رفتارش را چطور تنظیم کند که احساسات متضادش را به طور کامل منتقل کند. رفتارهایش کاملا به اندازه است و در هیچ نقطهای از این قالب تعریف شده، پا را فراتر نمیگذارد.
امین حیایی تاکنون دوبار برای بازی در فیلمهای «شب» و «برف آخر» موفق به تصاحب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است.