به نظر میرسد بسیاری از آثار تخیلی آیندهگرایانه توسط افرادی نوشته شدهاند که میتوانند آینده را ببینند. این یک ایده جذاب است، اما شاید حقیقت این باشد که بهترین قصهگوها، ناظران دقیقی بر زمان حال خود هستند. آنها روندهای نوظهور، اضطرابهای اجتماعی و مسیر حرکت فناوری را میبینند و به سادگی آنها را تا رسیدن به یک نتیجه منطقی (و اغلب هشداردهنده) دنبال میکنند. این اتفاق همیشه در رمانهای علمی-تخیلی رخ میدهد، اما فیلمهای زیادی نیز وجود دارند که به طرز شگفتانگیزی پیشگویانه از آب درآمدهاند.
البته، در بسیاری از موارد این فقط به این دلیل است که ما آنها را به صورت کلی تفسیر میکنیم، یا صرفاً شانس و اقبال است (بیشتر فیلمها آینده را پیشبینی نمیکنند)، اما این فیلمها نشان میدهند که چگونه هالیوود گاهی اوقات میتواند آینهای رو به آینده باشد.
۶. RoboCop (پلیس آهنی) (۱۹۸۷) واگذاری خدمات عمومی به شرکتهای بزرگ را پیشبینی کرد
سایبرپانک پادآرمانشهری بر این ایده بنا شده است که دولتها شکست میخورند و ابرشرکتها در نهایت بر جهان حکومت خواهند کرد. این ایده در اواخر دهه ۸۰ کارتونی به نظر میرسید، اما امروزه بسیاری از خدمات عمومی خصوصیسازی یا برونسپاری شدهاند. فراتر از زندانهای انتفاعی، حالا شاهد نفوذ شرکتهای فناوری در زیرساختهای شهری، سیستمهای بهداشتی خصوصی و حتی نیروهای پلیس نظامیشدهای هستیم که از فناوریهای توسعهیافته توسط شرکتهای خصوصی استفاده میکنند. طمع شرکت OCP در فیلم RoboCop که شهر دیترویت را به ورطه نابودی کشاند، بازتابی ترسناک از تأثیر شرکتهای بزرگ بر سیاستگذاریهای عمومی در دنیای امروز است.
نام فیلمRoboCop (پلیس آهنی)سال انتشار۱۹۸۷مدت زمان۱۰۲ دقیقه
۵. They Live (آنها زندهاند) (۱۹۸۸) جنگهای فرهنگی و تبلیغات پنهان را پیشبینی کرد
داستان یکی از فیلمهای نمادین دهه ۸۰، در مورد بیگانگانی است که در میان ما راه میروند و از پیامهای پنهان در تبلیغات برای تأثیرگذاری بر تصمیمات ما استفاده میکنند، پیامهایی مانند «اطاعت کن» (OBEY) و «مصرف کن» (CONSUME).
امروز، این “پیامهای پنهان” دیگر نیازی به فرستندههای فضایی ندارند؛ آنها در الگوریتمهایی زندگی میکنند که فیدهای رسانههای اجتماعی ما را شکل میدهند. این الگوریتمها با تحلیل رفتار مردم، محتوایی را نشان میدهند که ما را درگیر نگه دارد، اغلب با دامن زدن به خشم و تفرقه. مفهوم “جنگ فرهنگی” که در فیلم به صورت مبارزه انسانها علیه بیگانگان پنهان به تصویر کشیده شده، شباهت زیادی به قطبیسازی سیاسی امروز دارد، جایی که هر طرف معتقد است طرف مقابل توسط یک نیروی نامرئی (اخبار جعلی، رسانههای جریان اصلی و غیره) شستشوی مغزی داده شده است. عینک آفتابی ویژه فیلم که حقیقت را آشکار میکرد، امروز معادل تفکر انتقادی و سواد رسانهای است؛ ابزاری که بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
نام فیلمThey Live (آنها زندهاند)سال انتشار۱۹۸۸مدت زمان۹۴ دقیقه
۴. The Truman Show (نمایش ترومن) (۱۹۹۸) عصر اینفلوئنسرها و نظارت جمعی را پیشبینی کرد
نمایش ترومن داستان مردی را روایت میکند که تمام زندگیاش یک دروغ است. او که به معنای واقعی کلمه تحت مالکیت یک شرکت رسانهای قرار دارد، هر لحظه از زندگیاش فیلمنامهنویسی شده و توسط میلیونها نفر در سراسر جهان تماشا میشود.
این فیلم نه تنها ظهور برنامههای تلویزیونی واقعنما را پیشبینی کرد، بلکه به شکل دقیقتری فرهنگ اینفلوئنسری را به تصویر کشید. امروزه، افراد داوطلبانه زندگی خود را به یک “نمایش” تبدیل میکنند، لحظات شخصی خود را برای لایک و دنبالکننده به اشتراک میگذارند و از طریق جایگذاری محصولات در زندگی روزمره خود کسب درآمد میکنند، دقیقاً همان کاری که با ترومن بدون اطلاع او انجام میشد. وحشت بزرگ فیلم، زندگی بدون حریم خصوصی بود؛ اما امروز ما خودمان حریم خصوصیمان را در ازای دیده شدن و اعتبار آنلاین معامله میکنیم. نمایش ترومن دیگر یک داستان هشداردهنده درباره نظارت اجباری نیست، بلکه تفسیری بر نظارتی است که ما با آغوش باز پذیرفتهایم.
نام فیلمThe Truman Show (نمایش ترومن)سال انتشار۱۹۹۸مدت زمان۱۰۳ دقیقه
۳. Demolition Man (مرد خرابکار) (۱۹۹۳) آیندهای استریل و بیش از حد پلیسی شده را حدس زد
مرد خرابکار، کلکسیونی از ایدههای آنقدر مضحک است که هرگز نمیتوانستند واقعی شوند. اما بسیاری از آنها به حقیقت پیوستهاند. این فیلم آیندهای را به تصویر کشید که در آن جامعه به شدت به “امنیت روانی” و ادب افراطی اهمیت میدهد. “قانون اخلاق کلامیِ” فیلم که افراد را برای گفتن کلمات ناشایست جریمه میکرد، پیشبینی طنزآمیزی از فرهنگ کنونی “حساسیت” و “پلیسی کردن زبان” در فضای آنلاین بود.
علاوه بر این، پیشبینیهای کوچک آن شگفتانگیز هستند. تماسهای ویدیویی به عنوان روش اصلی ارتباط (سلام زوم!)، ماشینهای خودران، پرداختهای بدون تماس و استفاده گسترده از بیومتریک. این فیلم به ما نشان داد که تلاش برای ساختن یک جامعه کاملاً بیخطر و بدون اصطکاک، ممکن است به یک دنیای بیروح و کنترلشده منجر شود.
نام فیلمDemolition Man (مرد خرابکار)سال انتشار۱۹۹۳مدت زمان۱۱۵ دقیقه
۲. Idiocracy (ابلهسالاری) (۲۰۰۶) آینده رسانههای سطحیشده را به درستی پیشبینی کرد
وقتی برای اولین بار در سال ۲۰۰۶ ابلهسالاری را تماشا کردم، فوقالعاده خندهدار، بسیار قابل استناد و فقط کمی محتمل بود. این فیلم آیندهای را نشان میدهد که در آن احمقترین افراد بیشترین فرزند را دارند و در نتیجه هوش جمعی آمریکا آنقدر پایین میآید که جامعه از هم میپاشد.
گرچه هوش انسانها کاهش نیافته، اما چشمانداز رسانهای ما به طرز نگرانکنندهای به دنیای این فیلم نزدیک شده است. محتوای ویروسی که برای جلب کمترین سطح توجه طراحی شده، تئوریهای توطئه که به راحتی در اینترنت پخش میشوند و بیاعتمادی به علم و تخصص، همگی از نشانههای دنیای امروز هستند. شخصیت رئیسجمهور کاماچو، یک کشتیگیر سابق که با فریاد و نمایش حکومت میکند، پیشبینی دقیقی از ظهور سیاستمداران پوپولیستی بود که سرگرمی را جایگزین تخصص میکنند. این فیلم یک طنز اغراقآمیز بود، اما به طرز دردناکی به واقعیت دنیایی نزدیک شده که در آن پیچیدگی نادیده گرفته شده و سادهانگاری تشویق میشود.
نام فیلمIdiocracy (ابلهسالاری)سال انتشار۲۰۰۶مدت زمان۸۴ دقیقه
۱. Her (او) (۲۰۱۳) همدمی با هوش مصنوعی را پیش از چتباتها تصور کرد
از بین تمام فیلمهای این فهرست، او با اختلاف، پیشگویانهترین فیلم است. وقایع فیلم همین حالا که من این متن را مینویسم در حال رخ دادن است. یک دهه پیش، ایده یک هوش مصنوعی با هوش هیجانی که بتواند چت کند، معاشقه کند و تکامل یابد، صرفاً یک داستان علمی-تخیلی بود.
امروز، با ظهور چتباتهای پیشرفته و همراهان هوش مصنوعی مانند Replika، مرز بین انسان و ماشین در حال محو شدن است. این فیلم فقط ظهور فناوری را پیشبینی نکرد، بلکه به شکل عمیقی به پیامدهای عاطفی و اجتماعی آن پرداخت: تنهایی در عصر دیجیتال و تمایل انسان برای یافتن ارتباط، حتی با یک موجود غیرانسانی. داستان عاشقانه تئودور با سامانتا، دیگر یک داستان عجیب و غریب به نظر نمیرسد، بلکه تصویری از آیندهای است که در آن روابط ما با هوش مصنوعی به همان اندازه پیچیده، معنادار و دردناک خواهد بود که روابطمان با انسانهاست.
نام فیلمHer (او)سال انتشار۲۰۱۳مدت زمان۱۲۶ دقیقه
نتیجهگیری
این فیلمها بیش از آنکه پیشگوییهای جادویی باشند، در واقع تحلیلهای هوشمندانهای از جامعه زمان خود هستند. آنها مانند کپسولهای زمانی عمل میکنند که نه تنها گذشته را به ما نشان میدهند، بلکه مسیرهایی را که در آن قدم گذاشتهایم نیز روشن میسازند. با تماشای دوباره این آثار، شاید بهتر بتوانیم بفهمیم که چگونه به اینجا رسیدیم و مهمتر از آن، تصمیم بگیریم که در ادامه به کدام سو میخواهیم حرکت کنیم.