شکنجه کردن در قرون وسطی هیچ حد و مرزی نداشت و شامل روشهایی مانند بریدن پوست یا کندن سینه میشد. افرادی که به خیانت، جادوگری یا قتل متهم میشدند، اغلب با استفاده از زجرآورترین شیوههای اعدام به قتل میرسیدند. علیرغم اینکه برخی افراد تا ۳۰۰۰ بریدگی روی بدن خود را تحمل میکردند، در نهایت تسلیم مرگی تدریجی و دردناک میشدند. دیدگاه رایج در میان بسیاری از مردم این است که جهان روز به روز بدتر میشود. اگرچه سنجش درستی این باور کار دشواری به شمار میرود، اما با نگاهی به وضعیت حقوق بشر و روشهای اعدام در قرون وسطی متوجه میشویم که امروزه وضعیت ما در بسیاری از جنبههای زندگی، بهتر از اجدادمان است.
در آن دوران، مفاهیمی مانند حقوق بشر وجود نداشتند. استبداد و بیرحمی فراگیر بود، تنبیه نه تنها به عنوان روشی برای مجازات کردن مجرمان، بلکه به عنوان بهانهای جهت شکنجه کردن افراد بیگناه نیز که به جادوگری متهم میشدند، استفاده میشد. بیشتر روشهای مدرن اعدام مانند دار زدن، شوک الکتریکی، تزریق مواد کشنده و شلیک گلوله طوری طراحی شدهاند که موجب رنج کشیدن طولانیمدت فرد نشوند یا درصورت عملکرد صحیح، سریعا او را بکشند.
با این حال، در دوران قرون وسطی هیچ چیز مانع از آن نمیشد که حاکمان مجرمان را تا سر حد مرگ شکنجه کنند. آنها حتی میتوانستند این کار را جهت اعتراف کردن فرد متخلف انجام دهند یا از دستگاههای مخصوصی برای این منظور استفاده کنند. در مقاله پیش رو، به بررسی لیستی از وحشتناکترین ابزارهای شکنجه در قرون وسطی میپردازیم.
۶- قفس موش

در دوران قرون وسطی، روشهای مختلفی برای شکنجه کردن افراد با استفاده از موشها وجود داشت. برج لندن یک سیاهچال مملو از موش داشت که دارای سلولی تاریک زیر سطح آب بود. موشها با جریان آب رودخانه وارد این بخش میشدند و زندانیان را گاز میگرفتند. با این حال، احتمالا آزاردهندهترین روش شکنجه با موشها توسط هلندیها ابداع شد. این روش شامل قرار دادن یک قفس فلزی بدون قسمت زیرین به همراه یک موش روی قفسه سینه فرد بود. سپس گرم کردن قفس از بالا موجب میشد که موشها برای فرار از گرما بدن قربانی را گاز بگیرند و با ایجاد زخمهای داخلی و آسیب زدن به اعضای بدن او سبب مرگش شوند. متاسفانه شکنجه کردن با استفاده از موشها تنها در قرون وسطی رواج نداشت، بلکه گزارشات نشان میدهند این کار از دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ در چند دیکتاتوری نظامی در آمریکای جنوبی نیز انجام میشد.
۵- گاو فلزی

یک افسانه جالب درباره منشأ این گاو فلزی وجود دارد. بین سالهای ۵۷۰ تا ۵۵۴ پیش از میلاد، یونان تحت حاکمیت فالاریس، پادشاهی ظالم که از شکنجه کردن لذت میبرد، قرار داشت. یکی از مجسمهسازان دربار او به نام پریلائوس (Perilaus)، یک دستگاه شکنجه خاص اختراع کرد و باور داشت که آن موجب خوشحالی پادشاه خواهد شد. این دستگاه، ماکتی از یک گاو در اندازه واقعی و جنس برنجی بود که روی یک محفظه فلزی حاوی چوبهای شعلهور قرار میگرفت.
پریلائوس ادعا میکرد که میتوان یک نفر را زنده زنده درون این گاو سوزاند و هنگامی که فریاد بزند، صدای او شبیه خروش گاو واقعی خواهد بود. دیودوروس سیسیلی، مورخ یونانی، در یکی از نوشتههای خود اشاره کرده است که پریلائوس هنگام تقدیم گاو برنزی به پادشاه گفت: “ای فالاریس، هرگاه بخواهی کسی را مجازات کنی، او را درون این گاو قرار بده و در زیر آن آتش بیفروز؛ با نالههایش، گویی گاو نعره میکشد و نالههایش از طریق لولههای درون بینی گاو بیرون آمده و تو را شادمان خواهد کرد.”
پادشاه که از ادعاهای پریلائوس شگفتزده شده بود، از او خواست تا نحوه استفاده از اختراعش را نشان دهد. مجسمهساز که هیجانزده بود، برای آمادهسازی نمایش وارد گاو شد، اما همین که داخل رفت، پادشاه دستور داد تا درِ گاو را ببندند و آتش زیر آن را روشن کنند. بدین ترتیب، پریلائوس اولین قربانی اختراع خود شد. با این حال، او آخرین قربانی نبود، زیرا ظاهرا فالاریس در سالهای بعد نیز از گاو برنجی برای شکنجه کردن بسیاری دیگر استفاده کرد. البته این داستان براساس گزارشات مورخان باستانی است و تاکنون، محققان هیچ مدرکی مبنی بر استفاده واقعی از آن گاو پیدا نکردهاند.
۴- لینگچی

لینگچی که با نامهای “مثله کردن آهسته (slow slicing) یا “مرگ بر اثر هزاران زخم (death by a thousand cuts)” نیز شناخته میشود، احتمالا وحشتناکترین شیوه اعدام در چین باستان بود که برای مجازات کردن خیانتکاران یا بردگانی که صاحبان خود را به قتل رسانده بودند، استفاده میشد. استفاده از این روش در قرن هفدهم میلادی و در زمان حکومت سلسله تانگ آغاز شد و تا اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی ادامه داشت. جلاد ابتدا فرد محکوم را به تیرکی میبست تا نتواند حرکت کند، سپس با استفاده از چاقو روی بدن او برشهایی ایجاد میکرد.
مثله کردن از یک ناحیه (معمولا قفسه سینه) شروع میشد و تا جایی که استخوانها و بافتها نمایان میشدند، ادامه مییافت. در مرحله بعد، جلاد به سراغ ناحیه بعدی از بدن مجرم میرفت و پوستش را میبرید. پس از سینه و شکم، او زخمهای بزرگتری روی دستها و پاهای قربانی ایجاد میکرد. این کار موجب شوکه شدن و خونریزی قابل توجهی میشد و آنقدر ادامه پیدا میکرد تا فرد بمیرد. در حالی که افراد خوش شانس ظرف ۱۵ دقیقه پس از شروع مجازات جان خود را از دست میدادند، دیگران میتوانستند تا ۳۰۰۰ زخم را تحمل کنند. چینیها معتقد بودند که این نوع مجازات نه تنها موجب رنج کشیدن مجرم در این زندگی، بلکه در زندگی بعدیاش نیز خواهد شد.
۳- غلتک شکنجه

این روش مجازات شامل کشیدن پاها و بازوهای محکوم تا حدی بود که اعضای بدن او جدا میشدند یا مفاصلش به شدت از جا در میآمدند. یک غلتک شکنجه در سال ۱۴۲۰ به دستور دوک اکستر ساخته شد و در برج لندن نصب گردید. هدف از این کار شکنجه توطئهگران و شورشیان بود تا به جرمهای خود اعتراف کنند و جزئیات مهم دیگری را فاش نمایند. محکوم ابتدا به یک چارچوب چوبی که بالاتر از سطح زمین قرار داشت، بسته میشد. این چارچوب دارای دو قسمت استوانهای و غلتان بود که مچهای دست و پای فرد با طناب به آن بسته میشدند. سپس وقتی استوانه بالایی و پایینی میچرخیدند، دستها و پاهای او کشیده میشدند. در حین شکنجه، جلادان بدن مجرم را از دو طرف میکشدند که این کار منجر به درد غیرقابل تحمل و آسیب شدید به استخوانها میشد. در برخی موارد، شکنجهگر آتشی نیز در زیر چارچوب دستگاه روشن میکرد تا مجازات وحشتناکتر شود.
۲- چرخ شکنجه

در دوران قرون وسطی، روشهای مختلفی برای شکنجه کردن افراد با چرخ وجود داشت. یکی از آنها، شامل بستن مردی به چرخ، شکستن دست و پای او و سپس غلتاندن این وسیله به پایین تپهای ناهموار و سنگی با بوتههای خاردار بود. زمانی که چرخ به پایین تپه میرسید، قربانی یا مرده بود یا در اثر خونریزی و جراحات شدید در آستانه مرگ قرار داشت. گاهی اوقات، این روند هر روز برای همان فرد تکرار میشد تا زمانی که تسلیم مرگ شود. افزونبر این، شکنجهگران اغلب از چرخهایی با میخهای فلزی یا قسمتهای تیغهمانند روی لبههای آنها استفاده میکردند که موجب دردناکتر شدن مجازات میشدند. در قرن چهارم، قدیسی به نام کاترین از اسکندریه به دلیل کنار نگذاشتن دین مسیحی خود، توسط امپراتور ماکسنتینوس (Maxentius) روی چرخ شکنجه شد و به همین دلیل این وسیله برخی مواقع “چرخ کاترین” نامیده میشود.
در سال ۲۰۱۹، تیمی از محققان اسکلت شخصی را در ایتالیا کشف کردند که با استفاده از این چرخ اعدام شده بود. یکی دیگر از روشهای محبوب شکنجه با چرخ در دوران تاریک اروپا، فرایندی دو مرحلهای بود. مرحله اول شامل بستن فرد به یک صفحه چوبی صاف، قراردادن الوارهای تیز زیر مفاصل او و ضربه زدن مکرر به مفاصل با یک چرخ سنگین و پرههای تیز بود. در مرحله بعد، فرد کتکخورده را به چرخ دیگری که روی یک تیرک قرار داشت، میبستند و کل دستگاه را در معرض آتش قرار میدادند. در برخی موارد، شکنجهگران در حالی که بدن قربانی در حال سوختن بود، او را خفه میکردند یا سر او را از بدنش جدا میکردند که این کار موجب میشد تا کمتر رنج را تحمل کند.
۱- اشکلک انگشت

این ابزار شکنجه در اشکال مختلف موجود بود و میتوانست روی انگشتان دست یا پا مورد استفاده قرار گیرد. این وسیله عمدتا برای مجبور کردن فرد به اعتراف یا شاید افشای اطلاعات محرمانه استفاده میشد. شکنجهگر انگشت شست یا پای قربانی را در مرکز دستگاه قرار میداد که دارای یک پیج بلند و بدنه فلزی بود. هنگامی که پیچ سفت میشد، مجرم ابتدا فشار را روی ناخنهای خود احساس میکرد، سپس انگشتان او له میشد که این اتفاق خونریزی، آسیب عضلانی و استخوانی و همچنین درد زیادی به همراه داشت. برخی از مدلهای اشکلک انگشت دارای قسمتهای تیز و برآمده روی صفحهای فلزی بودند که ناخنها و پوست کنار آنها را سوراخ میکردند، در نتیجه درد قربانی را تشدید مینمودند.
اگرچه بیشتر مردم تصور میکنند که دستگاه مذکور متعلق به دوران قرون وسطی است، اما در واقع اوایل عصر مدرن مورد استفاده قرار میگرفت. نظریههای مختلفی درباره منشأ آن جود دارد. برخی از مورخان باور دارند که این ابزار توسط ارتش روسیه در قرن شانزدهم برای مجازات سربازانی که از دستورات پیروی نمیکردند و بینظم بودند ساخته شده است. همچنین گفته میشود اشکلک انگشت برای اولینبار در سال ۱۵۹۶ در اسکاتلند به کار گرفته شد، زمانی که این وسیله جهت مجازات دختر هفت ساله آلیسون بالفور (Allison Balfour)، یکی از ساکنان جزایر اورکنی که بعد از متهم شدن به جادوگری در محاکمات سال ۱۵۹۴ به مرگ محکوم شده بود، مورد استفاده قرار گرفت.