- 2025-10-17
«کارناوال» از قسمت اول تا به حال شرایطی فراهم کرده تا مخاطبان بتوانند شاهد اجراهای جذاب هنرمندان مختلف روی صحنه باشند. یکی از عوامل مهم جذابیت در اجراهای «کارناوال» به طراحی دکور اجراهای مختلف برمیگردد که ماحصل تلاشهای محسن نصرالهی، طراح صحنه باتجربه سینما و تیمی است که او را همراهی میکنند. اگر به اجراهایی که تابهحال در کارناوال روی صحنه رفتهاند دقت کنیم متوجه میشویم که برای اکثر آنها دکورهای پرزحمت، پیچیده و درخشانی در نظر گرفته شده. کاملا مشخص است در کنار ایدهپردازی، روزها صرف ساختوساز دکور هر اجرا شده است؛ دکورهایی که مکمل محتوای روی صحنه هستند و معنا در ارتباط با آنها شکل میگیرد.
به گزارش فیلمنیوز، تا به حال 13 قسمت از «کارناوال» منتشر شده و با 26 اجرای مختلف روبهرو بودهایم. درواقع 26 طراحی مختلف توسط تیم ایدهپردازی و اجرای طراحی صحنه انجام شده است که در وهله اول همهگی استاندارد و جذاب به نظر میرسند. از این تعداد اجرا، طراحی صحنه بعضی از آنها به قدری چشمگیر و درخشاناند که بیشتر از بقیه جلب توجه کردهاند. جذابترین آنها را مرور میکنیم.
رویا میرعلمی
دکور اجرای اول رویا میرعلمی جذاب و پر از رنگ و نور و جزییات بود.
اجرای اول: یکی از جذابیتهای اجرای اول رویا میرعلمی، بازسازی جهان نقاشیهای ونگوگ روی صحنه بود. محسن نصرالهی از ابتدای «کارناوال» بارها و بارها هنرش را در طراحی صحنه اجراهای مختلف به نمایش گذاشته بود اما میتوان گفت یکی از درخشانترین آنها در اجرای میرعلمی خود را نشان داد. او در همراهی با علیرضا کریمی مقدم، نقاشیهای ونگوگ را به صورت سهبعدی اجرا کرد. از تخت و صندلی در تابلوی اتاق ونگوگ گرفته تا قایقی که به سمت نور میرود و … این فضای سهبعدی توانست مخاطبان را با خود به درون نقاشیهای این نقاش مشهور ببرد و احساسات فریدا را به بهترین شکل منتقل کند. ترکیب رنگی و استفاده درست از نور هم در این اجرا بسیار چشمگیر بود.
اجرای دوم رویا میرعلمی ساده اما کاملا کاربردی بود.
اجرای دوم: رویا میرعلمی در دومین اجرا، زندگی زنان را در برهههای مختلف تاریخ ایران به تصویر کشید و طراحی صحنه در این اجرا هم جایگاهی ویژه داشت. در طراحی صحنه این اجرا به نشانههایی دقیق از زندگی زنان در دورههای مختلف تاریخی دقت زیادی شده بود و در جاهایی برای زندهتر شدن اجرا از ویدئووال کمک گرفته بودند. برای روایت زندگی زنان در هر مقطع تاریخی، نور بخشی از دکور را روشن میکرد و میرعلمی با پوششی متفاوت در آن بخش دکور میایستاد و مخاطبان را با خودش به آن برهه از تاریخ میبرد. مخاطبان ابتدا کل صحنه را نمیدیدند. وقتی مرحله به مرحله بخشهای مختلف این دکور را میدیدند، در انتها با نمای کلی روبهرو میشدند و میتوانستند سیر حرکت زنان را در تاریخ، با یک نگاه ببینند. محسن نصراللهی کاملا منطبق با فضا و حالوهوای این نمایش طراحی انجام داده بود.
روزبه حصاری
یکی از جذابترین و کابردیترین دکورها مربوط به اجرای اول روزبه حصاری بود.
اجرای اول: یکی از درخشانترین طراحیهای صحنه متعلق بود به اجرای اول روزبه حصاری. اجرای او بهطور مستقیم با دکور مرتبط بود و ذرهای اشتباه در چیدمان دکور میتوانست کل اجرا را خراب کند. اجرا با ورود یک گروه موسیقی روی صحنهای که دورتادور آن کتابخانه چیده شده و لوستر بزرگی در وسط آن آویزان بود شروع میشد. حصاری همزمان با نواختن پیانوی بزرگی که وسط صحنه بود «مرا ببوس» را هم میخواند. درست زمانی که همه منتظر بودند اجرایی شستهرفته از او ببینند قوانین بازی را عوض میکرد. هریک از نوازندگان ساز خودشان را میزدند و دعواهای شخصیشان را روی صحنه میآوردند. با بالا گرفتن دعواها و جنجالها، بازیگران به دیوارهای کاذب میخوردند و آنها را روی زمین میریختند. حصاری اما خواندن را ادامه میداد تا جایی که بهطور کامل دیوارها فرو میریخت و لوسر هم از سقف میافتاد. حصاری با فرو ریختن دیوارها قصد داشت نمادی از شکستن چارچوبها و بیرون رفتن از سنت را به نمایش بگذارد و این دکور جذاب، کاملا در خدمت این هدف بود.
اجرای دوم روزبه حصاری هم از دکور جذابی برخوردار بود.
اجرای دوم: اجرای دوم روزبه حصاری در دکوری که شبیه به یک عمارت بزرگ داشت پیش رفت. ماجراها مقابل این عمارت شکل میگرفت اما نورپردازی به به نحوی انجام شده بود که نمایی کامل از آن نمیدیدیم. درواقع این عمارت مثل منتهای آرزوی این شخصیت در آنجا وجود داشت اما کارکرد چندانی نداشت تا قسمت پایانی. یعنی زمانی که بازیگر بالاخره به منتهای آرزویش میرسید و قدم به این عمارت میگذاشت تا با بازیگران بزرگ دیدن کند تا شاید بتواند به سینما قدم بگذارد. این عمارت بزرگ با پلهها و بخشهای مختلف صرفا برای جذابیت نبود. آنها از پلههای آن بالا میرفتند و پایین میآمدند و داستان درون این عمارت ادامه داشت.
طراحی دکور اجرای سوم روزبه حصاری فوقالعاده بود.
اجرای سوم: یکی از درخشانترین دکورهای کارناوال متعلق به اجرای سوم روزبه حصاری یا به عبارتی اولین اجرای او از مرحله دوم اختصاص داشت. ماجرا درباره زندگی انسانهای اولی بود و محسن نصرالهی، طراح صحنه «کارناوال»، سعی کرده بود با استفاده از تل خاک و سنگ و بوتههای خار و … و همچنین استفاده از ویدئووال، این فضا را کاملا باورپذیر کند. مجموعه عناصر صحنه به قدری واقعی به نظر میرسیند که حضور یک دایناسور در این شرایط اصلا توی ذوق نمیزد. البته در این اجرا، طراحی لباس هم کاملا در خدمت عناصر صحنه بود.
بامداد افشار
طراحی صحنه اجرای بامداد افشار کاملا در خدمت متن بود.
اجرای اول: اجرای بامداد افشار در چهارمین رقابت «کارناوال» طراحی صحنه سنگینی نداشت و بیشتر عناصر موجود در صحنه، اتمسفر مدنظر کارگردان را ایجاد میکردند. با فضایی کاملا سیاه مواجه بودیم و درون صحنه، یک روبات، یک پیانوی سفید رنگ که عروسک سفیدرنگ زنی با یک پروانه روی سر به آن تکیه داده ، میزی پر از ماکتهای کوچک و یک ویلچر دیده میشد و کنار آن هم گروه موسیقی قرار داشت. بامداد افشار با همین عناصر صحنه و بازی درخشان اصغر پیران توانست تمام احساساتش را منتقل کند. وجود پیانویی که بدون حضور نوازنده، کلاویههایش حرکت میکردند و همچنین ویلچری که بدون هدایت کسی که روی آن نشسته به اینطرف و آنطرف میرفت و میرقصید جذابیت را چند برابر کرده بود. تلفیق موسیقی و حرکات موزون در کنار طراحی صحنه، هم آرامشبخش بود و هم پرمعنا.
اجرای دوم: در اجرای دوم بامداد افشار هم عناصر صحنه به نسبت شباهت زیادی به اجرای اول داشتند ضمن اینکه از ویدئووالی هم برای انتقال معنای اصلی استفاده شده بود. این فضای وهمانگیز در هر دو اجرا به انتقال کامل معنا کمک میکردند.
سینا ساعی
دکور اجرای اول سینا ساعی کاملا مفهومی و البته چشمنواز بود.
اجرای اول: یکی از امتیازهای مهم اجرای سینا ساعی این بود که از موسیقی رپ برای معرفی این شخصیت بزرگ کمک گرفت و یک جورهایی تاریخ را برای نسل جدید زنده کرد. ساعی با همراه کردن نمایش و موسیقی، سختیها و تلاشهای یک شخصیت تاریخی محبوب را از کودکی تا بزرگسالی پیش روی مخاطبان قرار داد. دکور در اجرای اول چندان پیچیده نبود اما وجود یک مبل بسیار بزرگ روی صحنه جلوی تصویر بزرگی از دوران قاجار که روی ویدئووال پشت آن به چشم میخورد همه را تحت تاثیر قرار داد. این مبل بزرگ نشانه بزرگی امیرکبیر بود و لباس امیرکبیر که گوشه سالن آویخته شده بود هم این معنا را تکمیل میکرد.
طراحی صحنه جذاب نصراللهی کاملا در خدمت اجرای دوم سینا ساعی بود.
اجرای دوم : دکور در اجرای دوم سینا ساعی پیچیدگی بیشتری داشت. از چند سری پله که به شیوههای مختلف در صحنه قرار داشتند استفاده شده بود که بازیگران از آنها بالا و پایین میرفتند و با افتادن سایههایشان روی دیوار، معنایی را مرتبط با محتوای نمایش منتقل میکردند. تابی که وسط صحنه متصل بود و همچنین پشهبندی که گوشه صحنه قرار داشت همگی معناساز بودند. در این اجرا از نورهای با رنگهای مختلف هم در ارتباط با عناصر صحنه کمک زیادی گرفته شده بود.
محسن شریفیان
پهنه کشتی شاکله صحنه اجرای اول محسن شریفیان را تکشیل داده بود.
اجرای اول: محسن شریفیان به همراه گروه لیان، یکی از جذابترین دکورها را داشتند. طراحی دکور به این صورت بود که ما میتوانستیم نیمی از یک لنج را روی صحنه ببینیم. همهچیز از تور ماهیگیری و بادبانها و طنابها و جعبههای چوبی و … درون این لنج دیده میشد و گروه موسیقی جلوی آن جمع شده بودند اجرا میکردند. نکته قابل توجه اینکه در پشت این لنج، ویدئووال، تصویری از خلیج فارس را نمایش میداد و ترکیب این لنج و آبی دریا موقعیتی جذاب پدید آورده بود. توجه به جزئیات درون این لنج در کنار اجرای این گروه موسیقی، احساسات مخاطبان را بیشتر تحت تاثیر قرار میداد.
وحید آقاپور
کارگاه جذاب عروسکسازی دکوری بود که برای اجرای وحیدآقاپور طراحی شده بود.
اجرای اول و دوم : در اجرای وحید آقاپور با یک کارگاه بزرگ عروسکسازی روبهرو بودیم. از آنجایی که ماجرای نمایش، به خلق یک عروسک روی صحنه ارتباط داشت، تلاش کرده بودند یک کارگاه عروسکسازی را با تمام لوازم پیش روی مخاطبان بگذارند. در این کارگاه، عروسکهای نیمهکاره، ابر، لوازم نجاری، انواع پارچه، چرخ خیاطی، قوطیهای رنگ و … دیده میشدند. یک میز بزرگ وسط این کارگاه بود که عروسک بیچشمورو روی یک میله وسط آن قرار داشت. شاید به طور کلی این دکور ارتباط مستقیمی با اجرای اثر نداشت اما توانسته بود مکان خلق عروسک را بازسازی کند و از این جهت استفاده از این دکور بسیار ارزشمند بود.
«کارناوال» به کارگردانی و اجرای رامبد جوان و تهیه کنندگی محمد شریفی، چهارشنبهها و پنجشنبهها در پلتفرم فیلیمو منتشر میشود.