logo logo

موضوع وبلاگ، اخبار و مجله نسل بعدی برای شما برای شروع به اشتراک گذاری داستان های خود از امروز!

اخبار تکنولوژی

علم پاسخ می‌دهد: آیا می‌توان خودشیفتگی را درمان کرد؟‌

خانه » علم پاسخ می‌دهد: آیا می‌توان خودشیفتگی را درمان کرد؟

avatar
Author

نویسنده


  • 2025-11-10

شاید کسی را بشناسید که همیشه تقصیر را به گردن شما می‌اندازد. کسی که وقتی دروغش لو می‌رود، پوزخند می‌زند، حرف‌هایتان را آنقدر می‌پیچیاند تا مجبور شوید بابت اشتباهاتش عذرخواهی کنید. با گذر زمان، ممکن است از خود بپرسید آیا چنین کسی واقعا می‌تواند تغییر کند؟ با این اوصاف، این فرد ممکن است خودشیفته باشد. وقتی چنین افرادی احساس کنند که مورد بی‌احترامی یا انتقاد قرار گرفته‌اند، این موضوع عزت نفس ضعیف یا متکبرانه آن‌ها را تهدید می‌کند و مجبور می‌شوند تا برای محافظت از تصویر ذهنی خود با پرخاشگری واکنش نشان دهند. هنگامی که مردم با این نوع افراد مواجه می‌شوند، اغلب از آن‌ها درخواست می‌کنند تا شخصیت خود را تغییر دهند.

اما گاهی اوقات، این نوع رفتار علاوه‌بر دیگران، روی فرد خودشیفته نیز تاثیر می‌گذارد. این افراد ممکن است احساس طرد شدگی کنند؛ این احساس احتمالا از همان رفتاری که موجب دوری مردم از آن‌ها می‌شود نشأت می‌گیرد. بنابراین، آیا افراد خودشیفته می‌توانند با مداخلات روانشناختی تغییر کنند. درک خودشیفتگی از دیدگاه روانشناسی کاری مفید است. به‌طور کلی دو نوع خودشیفتگی وجود دارد که عبارت‌اند از: خودشیفتگی مغرورانه و خودشیفتگی آسیب‌پذیر. افرادی که به مورد اول متبلا هستند، تمایل دارند خودشان را برتر از دیگران ببینند در حالی که خودشیفته‌های آسیب‌پذیر نسبت به انتقاد حساسیت بسیار زیادی نشان می‌دهند.

در هر دو مورد، خودشیفته‌ها می‌توانند متکبر و خودخواه باشند. اگر این ویژگی‌ها شدید شوند، ممکن است فرد به چیزی مانند اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) مبتلا گردد یا به عنوان انسان مبتلا به خودشیفتگی بیمارگونه شناخته شود. انسان‌های خودشیفته می‌توانند به‌طور غیرمستقیم با رفتارهای تهاجمی مخفی تلاش کنند که شما را ضعیف کنند. برای مثال، این افراد ممکن است دیگران را از دایره اجتماعی خود بیرون کنند یا محبت و علاقه را به عنوان نوعی مجازات از شما دریغ نمایند. گاهی اوقات این رفتارها ممکن است خیلی نامحسوس نباشند. تحقیقات نشان داده‌اند که افراد مبتلا به خودشیفتگی شاید به خشونت گرایش داشته باشند، حتی زمانی که هیچ عامل تحریک‌کننده‌ای مقابل آن‌ها نباشد.

خودشیفتگی بیمارگونه

در حالی که فرد مبتلا به NPD یک اختلال روانی همیشگی دارد، این بدان معنا نیست که هیچ درمانی برای او وجود ندارد. تحقیقات نشان می‌دهند که درمان می‌توان به مدیریت علائم این اختلال کمک کند. درمان خودشیفتگی معمولا با گفتگودرمانی آغاز می‌شود. این روش، درمانی کلاسیک به شمار می‌رود که در آن مشاور می‌نشیند و با بیمار خود صحبت می‌کند. رایج‌ترین تکنیکی که یک مشاور برای افراد خودشیفته استفاده می‌کند، درمان شناختی رفتاری است که شاید به آن‌ها کمک کند تا افکار نادرست یا بی‌فایده خود را تشخیص داده و به چالش بکشند تا بتوانند رفتارشان را تغییر دهند.

با این حال، وقتی از تراپیست‌ها پرسیده شد که از نظر آن‌ها موثرترین رویکرد چیست، طبق بخشی از یک پژوهش در سال ۲۰۱۵، آن‌ها گفتند که تکنیک‌های درون‌نگرانه و رابطه‌ای را ترجیح می‌دهند. این روش شامل بررسی احساسات و انگیزه‌های بیماران است، در حالی که مشاور بدون قضاوت و با درک کامل کنار آن‌ها می‌نشیند. این رویکرد هنگام کار با افراد خودشیفته بسیار مهم است زیرا برخی از بیماران تصور می‌کنند که مشاور فکر می‌کند آن‌ها آسیب‌پذیرند. ترس از آسیب‌پذیری اغلب با دشواری در ایجاد رابطه و اعتماد متقابل بین بیماران و مشاور همراه است. برای مثال، افراد خودشیفته به جای اینکه هرگونه ضعف بالقوه را بپذیرند، ممکن است احساس کنند که باید مشاور خود را تحت تاثیر قرار دهند یا تصویری از خود با اعتماد به نفس بالا ارائه دهند.

احساس بی‌کفایتی، شرم، گناه، پرخاشگری و قربانی بودن، همگی می‌توانند موجب ایجاد نوعی حالت تدافعی در افراد خودشیفته شود. مشاوران باید این موانع را شناسایی کرده و آن‌ها عبور کنند تا مداخلات پزشکی موفقیت‌آمیز باشد؛ البته این کار نیاز به مهارت دارد. وقتی بیماران خودشیفته به دنبال درمان می‌روند، اغلب در وضعیت آسیب‌پذیر هستند، نه خودبزرگ‌بینی. البته علائم این دو وضعیت می‌توانند همزمان نشان داده شوند، یعنی ویژگی‌های خودبزرگ‌بینی در طول درمان شروع به بروز کنند. سپس مشاور ممکن است علائم NPD را در بیماران تشخیص داده و مشاوره را متناسب با آن‌ها جلو ببرد. وقتی این موانع از بین نروند، بیمار ممکن است درمان خود را زودتر از موعد پایان دهد.

دلایل متعدد دیگری نیز وجود دارد که چرا یک بیمار ممکن است درمان را رها کند. البته میزان انصراف از درمان به‌طور کلی بین ۱۰ تا ۱۵ درصد است که این عدد در خودشیفته‌ها به ۶۳ تا ۶۴ درصد می‌رسد. افزون‌بر این، به ندرت پیش می‌آید که فرد مبتلا به اختلال خودشیفتگی از همان ابتدا به دنبال درمان باشد، زیرا اغلب باور ندارند که مشکلی دارند. این افراد به دلایل دیگری مانند یک مشکل خارجی (همچون از دست دادن شغل یا طلاق) یا یک مشکل عاطقی (شاید افسردگی ناشی از طرد شدن) به پزشک یا درمانگر خود مراجعه می‌کنند.

چه روش‌های دیگری برای درمان خودشیفتگی وجود دارد؟

بیشتر نوآوری‌ها در درمان اختلالات شخصیت از اختلال شخصیت مرزی نشأت می‌گیرند و برخی از روش‌های درمانی این نوع اختلال نیز برای افراد خودشیفته تطبیق داده شده و آزمایش شده‌اند. این رویکردها معمولا در درمان اختلال شخصیت مرزی موفقیت‌آمیز هستند که نمونه‌هایی از آن‌ها عبارت‌اند از: درمان رفتاری گفت‌وگو محور، درمان مبتنی‌بر ذهن‌خوانی و درمان طرحواره‌ای. اولین مورد بر به چالش کشیدن افکار منفی و احساسات بد تمرکز دارد، در حالی که پذیرش هویت خود را نیز در بر می‌گیرد. درمان مبتنی‌بر ذهن‌خوانی نیز به بیمار کمک می‌کند تا افکار و باورهای خود را درک کرده و آن‌ها را به رفتار خود ربط دهد.

درمان طرحواره‌ای به چالش کشیدن طرح‌های ذهنی غیرمفید و منفی که فرد درباره نحوه عملکرد جهان دارد، کمک می‌کند. برای مثال، اگر در کودکی دچار بی‌توجهی شده باشید، شاید یک طرحواره در ذهن خود ایجاد کنید که به شما بگوید نیازهای شما هیچ‌گاه از سوی دیگران برآورده نخواهد شد. البته شواهد محدود است که این رویکردها برای اختلال شخصیت خودشفیتگی موثر باشند. این رویکردها همان موانعی که در تکنیک‌های درون‌نگرانه و رابطه‌ای وجود دارند، مانند زمان‌های درمانی طولانی و چالش‌هایی در ایجاد ارتباط و اعتماد و متقابل را به همراه دارند.

در پاسخ به این مسائل، محققان روان‌پزشکی، الکسا آلبرت و آنتونی بک در آوریل ۲۰۲۵ گفتند که استفاده از داروهای روان‌گردان در طول ممکن است فرصتی ایجاد کند که در آن مراجعان خودشیفته بیشتر آماده و پذیرای احساست و واکنش‌های عاطفی باشند. MDMA که معمولا به عنوان حالت سرخوشی شناخته می‌شود، می‌تواند همدلی، رفتارهای اجتماعی و احساس نزدیکی به دیگران را افزایش دهد. اگرچه درمان با MDMA برای برخی شرایط مانند اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) موفقیت‌آمیز بوده، اما ممکن است منجر به تشدید مشکلات روانی شود.

افزون‌بر این، ایجاد رابطه در درمان با استفاده از مواد روان‌گردان بسیار مهم است. در این روش، ایجاد رابطه لازم است تا بیمار در حالی که تحت تاثیر دارو است، با خیال راحت به درمانگر خود اعتماد کند. این درمان با موانع قانونی نیز مواجه است، زیرا اکستازی در فهرست ۱ مقررات سوء‌مصرف مواد مخدر قرار دارد، یعنی هیچ کاربرد دارویی شناخته شده‌ای در بریتانیا ندارد. محققان، موسسان خیریه سلامت روان، بیماران و برخی از نمایندگان مجلس خواستار ورود این ماده به فهرست ۲ شده‌اند تا امکان انجام آزمایشات بالینی فراهم شود، اما هنوز هیچ تغییر قانونی در این زمینه صورت نگرفته است.

البته پیشنهاد آلبرت و بک در حد تئوری است، زیرا آن‌ها هنوز هیچ آزمایش بالینی را به پایان نرسانده‌اند. در حال حاضر، تراپیست‌ها باید به مهارت‌های خود برای ایجاد ارتباط با بیماران و غلبه بر موانع درمانی بدون استفاده از مواد شیمیایی تکیه کنند. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که افراد خودشیفته می‌توانند تغییر کنند، اما این تغییر نیاز به مراقبت زیاد از سوی درمانگر و صبر شکیبایی هردو طرف، یعنی بیمار و مشاور دارد.

منبع خبر


0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

اشتراک گذاری

لینک های مفید